بنده گر سر بر آستان باشد
به اگر سر بر آسمان باشد
یک نفس با رضای حق بودن
بهتر از عمر جاودان باشد
هر که در بندگی سپارد جان
شاه عشق است و شه نشان باشد
در ره دین خلاف نفس و هوا
مرد را سنگ امتحان باشد
زشت زشت است، نیکوئی نیکوست
تا فلک بود و تا جهان باشد
بد و نیک از دلیل راه بپرس
هر چه گفت او چنان، چنان باشد
هر که از جان بمرد، تن گردد
هر که از تن بمرد، جان باشد
دل بدست هوا چو بیتی دان
که در او دزد پاسبان باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی اهمیت بندگی و رضایت حق است. شاعر میگوید که اگر کسی در برابر پروردگار سر به سجده نهد، ارزش بیشتری دارد تا اینکه به آسمان سر بلند کند. تنها یک لحظه رضایت خداوند بهتر از عمر جاودان است. کسی که جانش را در راه بندگی قرار دهد، به مقام والایی دست مییابد. در مسیر دین باید از نفس و هوای نفس خود دوری کرد، چرا که این یک آزمایش سخت است. زیبایی و زشتی برای همیشه وجود دارند و باید از راست و درستی پیروی کرد. در انتها، شاعر میفرماید که اگر کسی از دنیا برود، حقیقتش باقی میماند. دل باید از وسوسهها پاک باشد، زیرا در اینجا دزدی و پاسبانی همزمان وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در پای کسی که بزرگ و با احترام است، سر به خاک بگذارد و بنده او باشد، ارزشش بیشتر از کسی است که سرش به آسمان باشد و خود را بزرگ و سرکش بگیرد.
هوش مصنوعی: یک لحظه در رضایت خدا زندگی کردن، از عمر طولانی و بیهوده بسی ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: هر کس جانش را در خدمت و عشق به معشوق بگذارد، نشان از عشق واقعی و فرمانروایی آن دارد.
هوش مصنوعی: در مسیر دین، انسان باید با چالشها و مشکلاتی روبرو شود که به عنوان آزمایشهای سختی برای او عمل میکنند.
هوش مصنوعی: زشت، همیشه زشت است و نیکی، همیشه نیکو است، تا زمانی که آسمان و جهان وجود داشته باشند.
هوش مصنوعی: برای درک اینکه چه چیزی خوب و چه چیزی بد است، از دلیل و منطق سوال کن. هر چه که دلیل گفت، همان را بپذیر و عمل کن.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زندگی و دنیای مادی بگذرد، به حقیقت وجودی خود میرسد؛ و کسی که از جنبههای جسمانی خود جدا شود، به معنای واقعی حیات دست مییابد.
هوش مصنوعی: دل مانند یک بیتی است که در آن دزد و پاسبان همزمان حضور دارند. این یعنی احساسات و خواستهها در تضاد و تناقض هستند، و بیثباتی در عواطف را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجلس شاه را چنان باشد
که بدن را لطیف جان باشد
هر چه گویی گر آنچنان باشد
صفت عشق غیر از آن باشد
رنگ عاشق چو زعفران باشد
هرکه عاشق بود چنان باشد
روی فارغدلان به رنگ بود
رنگ غافل چو ارغوان باشد
قاصد عشق او ز ره چو رسید
[...]
دلبرم تا ز من نهان باشد
جوی خون بر رخم روان باشد
ور نهان باشد او زمن چه عجب
کوچوجانست و جان نهان باشد
یار بی خوی خوش نکو ناید
[...]
غم چو می راحتِ روان باشد
چون رضای تو در میان باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.