مهرش از دل مگو بدر نرود
که خیالش هم از نظر نرود
آب چشم آتش دل است که دیک
تا نجوشد بسی، بسر نرود
هر که از سیم کیسه اش خالیست
از پی یار سیمبر نرود
ماهرو گرچه مهربان باشد
بی زر از خانه می بدر نرود
بند پای حبیب را بگسل
کز درت زی در دگر نرود
مرغ بسمل همی زند پر و بال
لیک یک گام بیشتر نرود
ماهی از شست چون بخاک افتاد
بار دیگر بآب در نرود
سر ما رفته گیر در پایش
لیک سودای او ز سر نرود
مهر او سکه ایست در دل ما
سکه دیگر ز روی زر نرود
هر که می خواهد او سلامت خویش
گو بدین راه پر خطر نرود
بیخبر مانده ایم در غربت
که بسوی وطن خبر نرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است درباره عشق و وابستگی به محبوب. شاعر به این نکته میپردازد که مهر و محبت از دل انسان نمیرود و حتی با گذشت زمان نیز فکر و خیال معشوق از ذهن فرد پاک نمیشود. او بیان میکند که عشق و دلتنگی عمیقتر از آن است که به راحتی فراموش شوند و کسی که به محبوبش دسترسی ندارد، همیشه در اندیشه او خواهد بود. شاعر همچنین به سختیها و خطرات راه عشق اشاره میکند و میگوید که هرچند ممکن است فرد در غم و دوری از یار باشد، اما این احساسات به سادگی از بین نمیرود و دلتنگی و longing همیشه همراه فرد خواهد بود.
هوش مصنوعی: محبت او را از دل نران، چرا که اندیشهاش هم از دید من نمیرود.
هوش مصنوعی: آب چشم نشاندهندهی درد و سوزش قلبی است که تنها با به جوش آمدن، میتواند تسکین یابد و تا زمانی که این احساسات به اوج نرسند، نمیتوانند به پایان برسند.
هوش مصنوعی: هر کسی که کیسهاش خالی از پول است، به دنبال یار ثروتمند نمیرود.
هوش مصنوعی: زیبایان هرچند مهربان و دوستداشتنی باشند، بدون ثروت و دارایی نمیتوانند از خانه خارج شوند.
هوش مصنوعی: پاهای دوستت را رها کن تا دیگر نتواند از در تو به سوی دیگری برود.
هوش مصنوعی: پرندهی آسیبدیده تلاش میکند پر و بال بزند، اما نمیتواند بیشتر از یک قدم جلو برود.
هوش مصنوعی: وقتی ماهی از دست رفته و به زمین افتد، دیگر نمیتواند به آب برگردد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق او تمام وجودمان را در چنگال او قرار دادهایم، اما خیال او از ذهن و قلب ما بیرون نمیرود.
هوش مصنوعی: محبت او همچون سکهای در قلب ماست و سکه دیگری از روی طلا نمیتواند به اندازه آن ارزش داشته باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد خود را در امان نگهدارد، نباید به این مسیر پرخطر پا بگذارد.
هوش مصنوعی: ما در غربت به سر میبریم و بیخبر ماندهایم، در حالی که از وطن هیچ خبری به ما نمیرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق تو هرگزم ز سر نرود
وز دل این آرزو به در نرود
گر برآید ز دوریت صد سال
هم خیال تو از نظر نرود
کمترک خفت و خیز، تا خورشید
[...]
زر ز خاکست و بر زبر نرود
نهلد تا به خاک در نرود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.