افسر شاهی نخواهم خاک پای یار کو؟
بال گو بشکن هما، آن سایه دیوار کو؟
سرو را گیرم که دارد با قد او نسبتی
آن گل رخساره وآن شیوه رفتار کو؟
ور همان گیرم که گل بار آرد و جنبد ز باد
آن تبسّم گرد آن شیرین لب و گفتار کو؟
دیده آهو اگر چه دلفریب آمد ولی
آن کرشمه کردن و آن غمزه خونخوار کو؟
وصل او دشوار و بیاو زندگی دشوارتر
مردن بیزخم هم ننگست و پای دار کو؟
ای خوش آن عاشق که عشق خویش بشناسد ز یار
وصل و هجر آنجا نگنجد یار کو اغیار کو؟
جان فدایت ای که آوردی خبر زان تندخو
باز پرسید از رقیبان، محیی دلافگار کو؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو
تیزبینی پاکدستی رهبری عمخوار کو
کرد اگر معنیست من معنی همی خواهم ز تو
گفت اگر دعویست با حق مر ترا گفتار کو
باستان دعوی نبود آخر زمان معنی نماند
[...]
جسم و جان با خود نخواهم خانه خمار کو
لایق این کفر نادر در جهان زنار کو
هر زمان چون مست گردد از نسیم خمر جان
تا در خمخانه میتازد ولیکن بار کو
سوی بیگوشی سماع چنگ میآید ولیک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.