جسم و جان با خود نخواهم خانه خمار کو
لایق این کفر نادر در جهان زنار کو
هر زمان چون مست گردد از نسیم خمر جان
تا در خمخانه میتازد ولیکن بار کو
سوی بیگوشی سماع چنگ میآید ولیک
چنگ جانان است آن را چوب یا اوتار کو
چونک او بیتن شود پس خلعت جان آورند
کاندر او دستان حایک یا که پود و تار کو
کبر عاشق بوی کن کان خود به معنی خاکیی است
در چنان دریا تکبر یا که ننگ و عار کو
چون مشامت برگشاید آیدت از غار عشق
طرفه بویی پس دوی هر سو که آخر غار کو
رنگ بیرنگی است از رخسار عاشق آن صفا
آن وفا و آن صفا و لطف خوش رخسار کو
آمدت مژده ز عمر سرمدی پس حمد کو
کاندر آن عمرت غم امسال و یاد پار کو
صحبت ابرار و هم اشرار کان جا زحمت است
در حریم سایه آن مهتر اخیار کو
شمس حق و دین خداوند صفاهای ابد
در شعاع آفتابش ذره هشیار کو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی چون عشق، وجود و معانی عمیق زندگی پرداخته است. شاعر به تأمل در حالتهای روحی و معنوی میپردازد و از احساسات عاشقانه و جستوجوی حقیقت سخن میگوید. او به کفر و ایمان، جمال و صفا، و همچنین به تجربههای روحانی اشاره میکند. در این متن، کلمات نمادین و شاعرانه به کار رفتهاند که تجلی عشق و جستجوی معنا را به تصویر میکشند. شاعر به خصوصیات یک عاشق و نحوه ارتباط او با عشق الهی و موانع معرفتی خود اشاره دارد و به جستجوی حقیقت و زیبایی مطلق در عالم میپردازد.
هوش مصنوعی: من نه بدن و نه جانم را در اختیار میگیرم، چرا که خانه و زندگی برای من بیفایده است. در این دنیا چیزی لیاقت ندارد که من در بند آن باشم.
هوش مصنوعی: هر بار که نسیم زندگی او را مست و سرخوش میکند، مانند کسی که در میخانه به مینوشی میافتد، اما در این حال هنوز بار سنگینی بر دوش دارد که باید با آن مقابله کند.
هوش مصنوعی: به سوی فضایی بیصدا، صدای چنگی شنیده میشود، اما این چنگی که نواخته میشود، مربوط به جانان است و باید با چوب یا سیمهای مخصوصش نواخته شود.
هوش مصنوعی: زمانی که او از جسم خود رها شود و به مرتبهای بالاتر برود، لباس جان را به او خواهند پوشاند؛ زیرا در آن حالت، او به مظهر زیبایی و کمال تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: عاشق باید با humility و فروتنی به خود و دنیای اطرافش بنگرد، چون اگر خود را بزرگ و برتر از دیگران بداند، در حقیقت به مانند ذرهای کوچک در دریای بزرگ و بیکران است که هیچ ارزشی ندارد. بزرگمنشی واقعی در عدم خودپسندی و پذیرش حقیقتهای زندگی نهفته است.
هوش مصنوعی: زمانی که حس بویاییات فعال شود، بویی حیرتانگیز از غار عشق به مشام تو خواهد رسید. بنابراین به هر طرف حرکت کن تا به رازی از آن غار دست پیدا کنی.
هوش مصنوعی: رنگی که بیرنگ است، از چهرهی معشوق ناشی میشود؛ آن چهره پر از صفا، وفا و زیبایی است.
هوش مصنوعی: به تو خوش خبر میآورند که زندگی جاودانهای در پیش داری، پس شکرگزاری کن که در این عمر طولانی، غم و اندوه امسال و خاطرات گذشته را فراموش کن.
هوش مصنوعی: گفتوگو با انسانهای نیکوکار و همچنین افراد بدکار در آن مکان دشواری محسوب میشود، اما در سایه آن شخصیت والا و افراد خوب، این سختی کمتر میشود.
هوش مصنوعی: شمس حق و دین خداوند، مانند آفتابی است که صفا و نور ابدی خود را پخش میکند. آیا توجه کردهای که در چنین نوری، چه اندازه ذرات هشیار و آگاه وجود دارند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو
تیزبینی پاکدستی رهبری عمخوار کو
کرد اگر معنیست من معنی همی خواهم ز تو
گفت اگر دعویست با حق مر ترا گفتار کو
باستان دعوی نبود آخر زمان معنی نماند
[...]
افسر شاهی نخواهم خاک پای یار کو
بال گو بشکن هما، آن سایه دیوار کو
سرو را گیرم که دارد با قد او نسبتی
آن گل رخساره وآن شیوه رفتار کو
ور همان گیرم که گل بار آرد و جنبد ز باد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.