گنجور

 
سراج قمری

که رنگم و، باده، لعل چون بیجاده

میلم همه زان بود به سوی باده

خواهم که بود قدح چو جانش زمی است

لب بر لب من نهاده و جان داده

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode