گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قدسی مشهدی

بازآی که سینه‌ام کباب است

بی روی تو حال دل خراب است

دلگرمی من ز دیدن توست

این آینه رو بر آفتاب است

هر گوشه چشم فتنه‌بارت

طوفان کرشمه و عتاب است

مینای دلم پی شکستن

هم‌بیعت شیشه حباب است

هرگز دلم از تپش نیاسود

سیماب طلسم اضطراب است

پیداست ز شام طره تو

صبحی که سراسر آفتاب است

از پرده چشم من ز مردم

تا نقش پی تو در نقاب است