آه سحر نتیجه شرر میدهد مرا
نخل امید بین که چه بر میدهد مرا
خون میکند غمت جگرم را هزاربار
تا یک پیاله خون جگر میدهد مرا
بیهوشیام به طرز حریفان بزم نیست
ساقی می از سبوی دگر میدهد مرا
افتادهام به دام کسی کز غرور حسن
نه میکند هلاک و نه سر میدهد مرا
قدسی شود چو معرکه رستخیز، گرم
دل بد مکن که عشق ظفر میدهد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشقت مدام خون جگر میدهد مرا
دردی نرفته درد دگر میدهد مرا
صدره بجستجوی تو کردم زخود سفر
غافل همان نشان بسفر میدهد مرا
داری جواب تلخ و من از غایت امید
[...]
هجرت ز وصل غیر خبر میدهد مرا
مرگی نوید مرگ دگر میدهد مرا
از آفتاب عشق نگردید رنگ من
آتش چه پختگی به ثمر می دهد مرا؟
نیرنگ چرخ، چون گل رعنا درین چمن
خون دل از پیاله زر می دهد مرا
شوخی که زهر چشم ز من داشتی دریغ
[...]
لعلت زجام شیر و شکر می دهد مرا
ساغر ز آبروی گوهر می دهد مرا
ساغر به طاق ابروی وحشت کشیده ام
بیگانگی ز خویش خبر می دهد مرا
ساقی ستم ظریف و می از شعله شوخ تر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.