تا کرده ام ای دوست به عشق تو تولا
شد رنج و بلای دلم آن قامت و بالا
شایند تو را جان و روان بنده و چاکر
زیبند تو را حور و پری خادم و مولا
با طلعت میگونی و با دولت میمون
با صورت حورائی و با دیده شهلا
حقا که چو جان دارمت و بلکه به از جان
هست از دل «من» آگه الله تعالی
جانا بنه این خوی بد از سر که پس آنگه
یک باره تبرا شود آن جمله تولا
در هیچ مرادی ز تو آری نشنیدیم
آخر نعمی بایدمان تا کی ازاین لا
ما را ز تو جان و دل و سیم و زر و کالا
هر چند نباشد به همه وقت دریغا
با جور و جفاکردن تو فایده ای نیست
چندان که همی گویمت البته و اصلا
تاروز قیامت ز مقالات قوامی
گویند غزلهای تو دربزم اجلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که بیانگر احساس عمیق عشق و ارادت به معشوق است. شاعر از رنج و بلای دل به خاطر عشق صحبت میکند و به زیباییهای معشوق اشاره دارد. او میگوید که برای معشوق جان و دلش را فدای او میکند و از خداوند میخواهد تا از حال او آگاه باشد. همچنین به مشکلات و سختیها در عشق اشاره کرده و میگوید که با وجود تمام دردها و جفاها، عشق او همچنان ادامه دارد. در نهایت، شاعر بر این باور است که سخنان و غزلهایش در روز قیامت شناخته خواهند شد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به عشق تو روی آوردهام، رنج و مشکلات دلم به خاطر آن قامت و زیباییات تحملپذیر شده است.
هوش مصنوعی: شایسته است که جان و روان من در خدمت تو باشد و زیبا رویان و پریان به عنوان خدمتگزار و مولا برای تو باشند.
هوش مصنوعی: با چهره زیبا و جذاب و با خوشبختی و سعادت همراه هستی، صورتت مانند حوریانی است و چشمانت دلربا و فریبنده هستند.
هوش مصنوعی: واقعا که من تو را خیلی عزیز دارم، حتی بیشتر از جانم؛ زیرا از دل من خداوند آگاه است.
هوش مصنوعی: عزیزم، این ویژگی ناپسند را کنار بگذار و پس از آن به راحتی از تمام محبتها و دوستیها جدا خواهی شد.
هوش مصنوعی: در هیچ خواستهای از تو چیزی نشنیدهایم، آخر چه باید کرد؟ باید تا کی از این وضع بینصیب بمانیم؟
هوش مصنوعی: هرچند که ما از تو جان، دل، طلا و جواهر و هرچه داریم، در تمام اوقات بیبهرهایم، اما به حال ما افسوس و دریغ میخورم.
هوش مصنوعی: اگر تو به من ظلم و سختی کنی، فایدهای نخواهد داشت؛ هر چقدر هم که بخواهم به تو بگویم، فرقی نمیکند.
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، از سخنان قوامی خواهند گفت که غزلهای تو در محافل بزرگ خوانده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دولت عشق است به من بر دو موکل
هر دو متقاضی به دو معنی نه به همتا
این وصف دلارام تقاضا کند از من
وان باز کند مدح جهاندار تقاضا
ای قبهٔ گردندهٔ بیروزن خضرا
با قامت فرتوتی و با قوت برنا
فرزند توایم ای فلک، ای مادر بدمهر
ای مادر ما چونکه همی کین کشی از ما؟
فرزند تو این تیره تن خامش خاکی است
[...]
خواهند ز فریاد یکی رسته ز فریاد
واسلام ز زنهار یکی یافته زنهار کذا
تا از بر من دور شد آن لعبت زیبا
از هجر نیم یک شب و یک روز شکیبا
بس شب که به یک جای نشستیم و همه شب
زو لطف و لطف بود وز من ناله و نینا
ای آن که تو را زهره و مه نیست همانند
[...]
با نصرت و فتح و ظفر و دولت والا
بنگر علم شاه جهان بر سر بالا
لشکر شده آسوده و تِرمَذ شده ایمن
نصرت شده پیوسته و دولت شده والا
فتح آمده و تهنیت آورده جهان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.