گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قوامی رازی

نوروز مبارک باد ای آیت فیروزی

هر روز تو را فتحی بادا ز فلک روزی

آراسته شد عالم آراسته کن مجلس

مرکب چه همی تازی کینه چه همی توزی

زآن چشمه خور کردند از پرده شب پیدا

تاپرده غم دری تا چشم عدو دوزی

در بند در دشمن، بگشای سر کیسه

تاسیم نیندازی تو نام نیندوزی

با جان نکورویان و اندرتن بدخواهان

چون آب همی سازی چون نار همی سوزی

آنی که گه و بیگه در سختی و در راحت

روز عدوت را شب شبهای مرا روزی

در هر سخنی با ما ده نادره بفزائی

در هر نفسی ما را ده نکته درآموزی

هم حرمت ضرائی هم حشمت سرائی

هم سید فردائی هم خواجه امروزی

ممدوح چو تو باید مداح چو من زیرا

من سر بتو افرازم تو رخ به من افروزی

هر روز که نو گردد بادی تو به شادی در

بنشانده ز دل انده بنشسته به نوروزی

 
 
 
اثیر اخسیکتی

سوزی است مرا در دل دانی که چسان سوزی

سوزی که وجود من برباد دهد روزی

در هم زده کار من، چون خط معمائی

سر گم شده حال من، چون نکته مرموزی

چون شاخ پر از آتش، می نالم و میسوزم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اثیر اخسیکتی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه