شد اسیر آن بت کو دلبر و جنگ آور بود
شمع صد مجلس و پیرایه صد لشگر بود
بگه بزم دلفروزتر از یوسف بود
بگه رزم عدو سوزتر از حیدر بود
سرفرا کرد و یکی بار بیامد بر من
آنکه خوبان همه هستند تن اوشان سر بود
من بر او دیگر نگزینم یاری که مرا
نه چنو دیگر باشد نه چنو دیگر بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از عشق و دلبستگی به محبوبی سخن میگوید که زیبایی و قدرتش همه را تحت تأثیر قرار میدهد. او به ویژگیهای خاص محبوب اشاره میکند که در مجالس شمعوار و در جنگها قهرمانانه عمل میکند. این محبوب نه تنها در منظر زیبایی از یوسف نیز زیباتر است، بلکه در میدان رزم نیز از علی(ع) دلیرتر است. شاعر میگوید دیگر هیچ یاری را جز او نمیپذیرد، زیرا هیچکس نمیتواند به پای او برسد.
هوش مصنوعی: عاشق آن معشوقی شدم که شجاع و دلیر است، همچنان که شمع در هر مجلسی میدرخشد و زیورهای بسیاری همراه دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که مجالس و جشنها جذابتر از زیبایی یوسف هستند و در میدان جنگ، قدرت و شجاعت حیدر (علی) از همه بیشتر و سوزندهتر است.
هوش مصنوعی: کسی به سراغ من آمد که همه زیباییها در وجود او تجلی یافته بود، و او تمام خوبیها و زیباییهایی را که در دیگران وجود دارد، در خود داشت.
هوش مصنوعی: من دیگر برای کمک و یاری به او کسی را انتخاب نخواهم کرد، زیرا او نه مانند من است و نه مانند کسی دیگر که بشناسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خیال لب لعل تو مرا در سر بود
جگر سوخته ام خال لب کوثر بود
عشرت روی زمین بود سراسر از من
سایه سرو تو روزی که مرا بر سر بود
گرچه از حسن گلوسوز شکر دل می برد
[...]
آنکه پرورده دوش نبی اطهر بود
خاک پایش بسر روحالامین افسر بود
روی حق جلوهگر از حمزهٔ نامآور بود
پشتِ اسلام قوی از مددِ جعفر بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.