ای کرده تیره روز معادی بتیغ و تیر
آمد بخدمت تو گرانمایه ماه تیر
بنشین بناز شاهی و باده دریده خور
لب را ز نوش بهره و جان را ز باد تیر
رفتی بتاختن بسوی شهر دشمنان
تا چون کجا رود ز کمان سوی صید تیر
آن خیلها شکستی کش تیر دل گذار
آن قلعه ها گرفتی کش سرفراز تیر
پژمرده شد ز تیر تو جان مخالفان
چونانکه لاله پژمرد از باد ماه تیر
اکنون که خیلها بشکستی تو شکر کن
واکنون که قلعه ها بگرفتی تو پند گیر
ار جو که تو بگیری ملک همه جهان
چونانکه ملک ایران از دشمن اردشیر
این کارها که بر تو گشاده شود همی
باشد دلیل آنکه شوی بر ملوک میر
در دشمنانت گرچه کثیرند خیر نیست
چونانکه گفت یزدان لاخیر فی کثیر
گردون ترا مطیع و زمانه ترا سمیع
یزدان ترا ظهیر و زمانه ترا نصیر
باشد میان ترکان قد تو راست زآنک
نبود ترا شبیه و نباشد ترا نظیر
چونان کجا ز سندان تیر تو بگذرد
سوزن بجهد نگذرد ازو شی و حریر
در کام دشمنانت شود شهد چون شرنگ
در دست حاسدانت شد زر چون زریر
گردون بجای همت تو پست چون زمین
دریا بجای دو کف تو خرد چون غدیر
چون در عرین هژبر بوی از بر سمند
چون بر سپهر مهر بوی از بر سریر
از کف و تیغ تست همه اصل صاعقه
وز زهر خشم تست همه اصل زمهریر
گیتی بدانش و هنر خویش یافتی
کس پادشه نگردد بر خلق خیر خیر
تا بانگ نای زیر کند گوشها چو گل
تا زخم تیغ و تیر کند چشمها چو قیر
چشم عدوت باد پر از زخم تیر و تیغ
گوش ولیت باد پر از بانگ نای وزیر
تا این جهان پیر بود باش تو جوان
وز خیل دشمنانت مباد ایچ خلق پیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از قدرت و شجاعت یک پادشاه پرداخته است. شاعر از پیروزیهای پادشاه در جنگها و شکست دادن دشمنان او سخن میگوید و به او توصیه میکند که از موفقیتهایش شکرگزاری کند و به آیندهای روشن امیدوار باشد. همچنین، شاعر تأکید دارد که پادشاه باید جوانمردی خود را حفظ کند و از قدرتمندی و بزرگیاش بهرهبرداری کند. در انتها، نیرومندی پادشاه با تشبیهات زیبا و سیر مفاهیم ادبی به تصویر کشیده شده است و او را به عنوان یک روحیه قهرمانانه توصیف میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که روزگار تاریکی را تجربه کردهای، با شمشیر و تیر به خدمت تو آمدهاند، ای ماهی با ارزش که در تیرماه به دنیا آمدهای.
هوش مصنوعی: در آرامش و لذتبخشی بنشین، بادهای بنوش و از طعم آن لذت ببر. از نوشیدنی، روح تازهای بگیر و از هوای خنک بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: تو با سرعت به سمت شهر دشمنان رفتی تا ببینی تیر کمان به کجا میرود و چه کسی را هدف قرار میدهد.
هوش مصنوعی: تو با تیر عشقت به دل من زخم زدی و باعث شدی تا قلعههای دوردست را فتح کنم.
هوش مصنوعی: جان دشمنان تو از تیرهای عشق تو پژمرده شده است، مانند گلی که از بادهای تیرماه پژمرده میشود.
هوش مصنوعی: اکنون که موفقیتهای زیادی به دست آوردهای، شکرگزار باش و حالا که به اهدافات رسیدهای، از این تجربیات درس بگیر.
هوش مصنوعی: اگر تو سلطنت و قدرتی را در دست بگیری، مانند سلطنت بر تمام جهان، همانطور که اردشیر بر ایران تسلط پیدا کرد و آن را از دشمنانش دفاع کرد.
هوش مصنوعی: هر کاری که به راحتی برای تو ممکن میشود، نشانهای است از اینکه به مقام بلند و سلطنتی خواهی رسید.
هوش مصنوعی: در میان دشمنان اگرچه تعداد آنها زیاد است، اما این بدین معنا نیست که همه آنها خوب هستند. همانطور که گفته شده، خداوند فرمود هیچ خیری در کثرت نیست.
هوش مصنوعی: ای گردونه، تو فرمانبر منی و زمانه به سخن من گوش میدهد. خداوند حامی من است و زمانه نیز یاور من خواهد بود.
هوش مصنوعی: قد تو در میان ترکان برجسته و عالی است، زیرا هیچکس نمیتواند شبیه و همتای تو باشد.
هوش مصنوعی: اگر تیر تو از سندان عبور کند، سوزن نیز میجهد، اما هیچ چیز دیگری از آنجا نمیتواند بگذرد، حتی پارچهای نرم و لطیف مثل حریر.
هوش مصنوعی: اگر دشمنانت از تو کام ببرند، لذت شیرینی خواهد داشت، اما حاسدانت آنچه را که به دست آوردی، مانند زریر (که نماد طلاست) به چشم زخم میزنند.
هوش مصنوعی: سرزمین آسمان به اندازه همت تو پایین است، همانطور که دریا نسبت به دو دست تو کوچک و ضعیف به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی بوی خوش از بدن شیر در دشت میپیچد، همانطور که بوی آفتاب از بالای تخت سلطنت منتشر میشود.
هوش مصنوعی: تمام قدرت و شدت تو نتیجهای از غضب و خشم توست، و همچنین سرما و یخبندان نیز ناشی از همین خشم است.
هوش مصنوعی: دنیا به واسطه دانش و هنر خود به انسان ارزش میدهد و کسی که به این درجات دست یابد، دیگر به قدرت و سلطنت نیازی ندارد و بر دیگران نیکی میکند.
هوش مصنوعی: وقتی صدای نای شنیده میشود، گوشها را به خود جذب میکند، مانند اینکه گل ها را مینوازد. و وقتی زخمهای تیغ و تیر بر چشمها میافتند، آنها را تاریک و سیاه میکند، همچون قیر.
هوش مصنوعی: چشم دشمن باید پر از زخم و درد ناشی از تیر و تیغ باشد، در حالی که گوش دوست تو باید پر از صدای دلنشین نای موسیقی باشد.
هوش مصنوعی: بنگر که تا زمانی که این جهان کهن است، تو همواره جوان و پویا باشی و از گروه دشمنانت هیچ نسلی از آدمها پیر و کهن نگردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زیرش عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر
یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر
عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من
ابر بهارگاهی و بختور در مطیر
گیتی چو گاو نیک دهد شیر مر ترا
[...]
نیک اختیار کرد خداوند ما وزیر
زین اختیار کرد جهان سر بسر منیر
کار جهان بدست یکی کاردان سپرد
تا زو جهان همه چو خورنق شد وسدیر
چون او نبوده اند، اگر چند آمدند
[...]
با خویشتن شمار کن ای هوشیار پیر
تا بر تو نوبهار چه مایه گذشت و تیر
تا بر سرت نگشت بسی تیر و نوبهار
چون پر زاغ بود سر و قامتت چو تیر
گر ماه تیر شیر نبارید از آسمان
[...]
نوروز فرخ آمدو نغز آمد و هژیر
با طالع مبارک و با کوکب منیر
ابر سیاه چون حبشی دایهای شدهست
باران چو شیر و لالهستان کودکی بشیر
گر شیرخواره لاله ستانست، پس چرا
[...]
چون روز بر کشید سر از قیرگون حریر
بر کوهسار زر بگسترد چون زریر
چون زردگون حریر شد از عکس او بلون
یاقوت زرد ریخته بر زرگون حریر
چون شنبلید زار میان بنفشه زار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.