ابر آزاری بلؤلؤ باغرا قارون کند
در چمن بیجاده از پیروزه سر بیرون کند
گر نبد کنجور قارون ابر درافشان چرا
هر بهار از گنج قارون باغرا قارون کند
گوشوار شاخ را از لؤلؤ لالا کند
روی بنده میوه را از دیبه و اکسون کند
ابر تاریک اندر آمد چون روان بیوراسپ
باغ و بستان را چو روی و رأی افریدون کند
بلبل اندر باغ تحت از بسد و مینا کند
آهو اندر دشت فرش از غالی پر نون کند
گل برنگ خون و بوی مشگ این نشکفت از آنک
آسمان در ناف آهو مشگناب از خون کند
بر کران گلستان نرکس شکفته بامداد
همچو گرد زهره پروین را فلک پرهون کند
لاله نعمان میان خوید چون عطار چین
در بن جام عقیق از مشگ و بان معجون کند
گر نه صباغ است بستان هر زمان از بهر چه
گونه دیبای بستان رنگ دیگر گون کند
چون پری داران درخت گل همی لرزد بباد
چون پری بندان همی بلبل بر او افسون کند
گر ز گردون بنگرد حورا سوی هامون کنون
از خوشی حور از گردون قصد زی هامون کند
عاشق گریان بدل سوزان بجان خندان بلب
راز نه مه داشته پنهان پدید اکنون کند
گل بشب مدح ملک خواند مگر پیش هوا
کش هوا هر شب دهان پر لؤلؤ مکنون کند
نیکبخت آنکس بود کاکنون بزیر گلستان
بر گل میگون ز گلگون می دو رخ گلگون کند
این تواند کرد هرکس نیکبخت آنکس بود
کو همیشه خدمت و مدح ملک فضلون کند
تاج شاهان بوالمظفر آنکه هر ساعت خدای
تاجش از خورشید سازد تخت از گردون کند
کلک او دینار مدفون را همی پیدا کند
تیغ او خصمان پیدا را همی مدفون کند
گه فراز تخت میران را دل افروزی دهد
گه میان بیشه شیر شرزه را محزون کند
کس نداند در جهان کو چند بخشد خواسته
کس نبیند جز هوا کو جنگ شیران چون کند؟
شاعران را جستن معنی کند مقرون برنج
زان جهتشان شعر گفتن با تعب مقرون کند
اوبصد معنی وجود داد و دین و دانش است
رنجش آن باشد که معنیهای او موزون کند
مرگ شکر خواب بر چشم بداندیشان اوست
ز آنکه شکر بر بداندیشان بخشم افیون کند
بد سگالان را عیون بر سر عیون خون شود
چون ز بهر جنگ خیل او هیون راهون کند
آن برند آور که گه چون نون بود گه چون الف
چون الف بالای شاهان جهان را نون کند
لوح پیروزه است بروی ریخته لؤلؤی خرد
دیده ها را دیدنش پر لؤلؤ مکنون کند
گاه چون آبست و گه چون آذر و بدخواه را
سوخته چونان بر آذر رنگ آذرگون کند
همچنان باشد که از میغ آفتاب آید برون
چون شهنشاه از نیامش گاه کین بیرون کند
گند گردون اگر بد می کند با دوستان
نیکوئی با مردمان ناسزای دون کند
صلح با موسیش باید کرد با فرعون کند
جنگ با هامانش باید کرد با هارون کند
بس نماند تا بفر شهریار شیر گیر
مهتری بر خسروان فضلون روز افزون کند
ای خداوندی که در سرمای کانون تیغ تو
دشمنان را جان و دل چون تافته کانون کند
از بسی دیبا که بخشیدی همی کمتر کسی
بستر از مقراضی و بالین ز سقلاطون کند
از پی آن را که فخر آل بقراطون توئی
در جهان بقراط خدمت پیش بقراطون کند؟
جغد و بوم ار بگذارد بر بوم و بام دوستانش
طلعت محمود او شان طائر میمون کند
گر ز سنگی کرد پیدا چشمه موسی چه بود
گر بخواهد او ز سنکی دجله و جیحون کند
معجزات حکمت موسی با نگلیون دراست
او بنوک کلک هر سطری ده انگلیون کند
دانش آموختی کنون گر بودی افلاطون ازو
گرچه دانش را نسب هرکس بر افلاطون کند
بس بلا کز وی بترکان بلا ساغون رسد
گر بکینه یاد درکان بلا ساغون کند
بر که و صحرا ز خون خصم روید ارغوان
گر ز بهر جنگ زین بر که نور دارغون کند
زان کجا بر خواستاران خواسته مفتون شده است
خلق عالم را همی بر دوستی مفتون کند
هرکه ورزد مهر او قارونش کرداند بجود
هرکه جوید کینش چون قارون تنش مسجون کند
نیکخواهانرا بمهر اندر عطا چونین دهد
بد سگالان را بکین اندر هلاک ایدون کند
آن درختی کش تو باری باد زریون جاودان
کو بدانش باغ دولت را همی زریون کند
دولتش پاینده باد وعمرش افزاینده باد
کو جهان را هر زمان با دیده دیگر گون کند؟
تا به نیسان گل نشان چهره لیلی دهد
تا بکانون ابر وصف دیده مجنون کند
تیغ یک زخمیت بر جان و دل دشمن کناد
آنچه با گلهای نیسانی دم کانون کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نغز، به وصف زیباییهای طبیعت و نشانههای بهار میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر دلنشین و تشبیهات زیبا، به توصیف باغ و بستان، گلها، پرندگان و سرسبزی الطبيعت میپردازد. در این میان، نمادهایی چون بلبل و آهو به تصویر کشیده میشوند که همگی نمایانگر حیات و شادابی در بهار هستند. همچنین، شاعر به ستایش ملک و فضایل او پرداخته و بر اهمیت خدمت به او تأکید میکند. در نهایت، شعر به پیوند عشق و دوستی میان انسانها و بالندگی در زندگی اشاره دارد و آرزو میکند که خوشبختی و زندگی شاداب همواره پاینده باشد.
هوش مصنوعی: ابر زیبا و درخشان مانند مروارید، باغ را تحت تأثیر قرار میدهد و در فضای چمن، گلهای رنگارنگ به طور طبیعی سر برآورده و خود را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: اگر آن کارکرد قهرمانانه قارون نبود، چرا هر بهاری از ثروت او باغهای سرسبز میروید و شکوفا میشود؟
هوش مصنوعی: گوشوارهای که به شکل شاخ است، از مروارید زیبا ساخته شده و بر روی بیگم، میوهای از پارچههای نازک و لطیف آویزان است.
هوش مصنوعی: ابر تیره و سنگین آمده است و مانند روان بیوراسپ (اسب افسانهای) به باغ و بوستان میرسد، همچنان که اگر افریدون با نظر و رأی خود بر آن جا نظارت کند.
هوش مصنوعی: در باغ، بلبل به خاطر زیبایی و لطافت میخواند و در دشت، آهو با نرمی و graceیش، زمین را فرش میکند. این تصویر، نمادی از زیباییهای طبیعی و هماهنگی میان موجودات و محیط زیست است.
هوش مصنوعی: گل سرخی که به رنگ خون است و بوی مشک میدهد، به این خاطر شکفته نمیشود که آسمان در دل آهوی خوشبو، از خون ریشهگیری کرده است.
هوش مصنوعی: در حاشیه باغ گل، گل نرگس در صبح زود شکفته شده است و مانند گردی از ستاره پروین، آسمان را پر از زیبایی میکند.
هوش مصنوعی: لالهای که در دشت نعمان میروید، شبیه عطار چینی است که در ته جام عقیقی از مشک و عطر مخلوطی تهیه میکند.
هوش مصنوعی: اگر باغبان همیشه باغ را رنگین نمیکند، پس چرا لباس باغ به هر زمان رنگ و رویی متفاوت به خود میگیرد؟
هوش مصنوعی: وقتی که پریهای خوشاندام درختان گل به خاطر باد تکان میخورند، بلبل هم از روی عشق و زیبایی آنها میخواند و افسون میکند.
هوش مصنوعی: اگر از آسمان به سمت هامون نگاه شود، از شادی حور میخواهد به این منطقه بیاید.
هوش مصنوعی: عاشق غمگینی که دلش آتش میزند، جان شادابی دارد و در دلش رازی پنهان است که حالا آشکار شده است.
هوش مصنوعی: در شب، گل به ستایش پادشاه میپردازد، اما قبل از آن، باید آن را با هوای خوشی پر کند که هر شب دهنش پر از لؤلؤهای پنهان میشود.
هوش مصنوعی: شخص خوشبخت کسی است که هماکنون در زیر سایهی گلستان نشسته و از گلهای زیبا لذت میبرد و با شادی و چهرهای روشن از زیباییهای اطرافش بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: هرکس که خوشبخت باشد، میتواند این کار را انجام دهد: او کسی است که همیشه به خدمت و ستایش پادشاهان نیکوکار میپردازد.
هوش مصنوعی: تاج شاهان، به معنای تاجی است که از سوی خداوند به آن شخص عطا شده و هر لحظه با نور خورشید زینت مییابد و به نوعی از آسمان ارزشمندتر و باعظمتتر است.
هوش مصنوعی: قلم او مانند یک دینار ارزشمند، مهارتش را به نمایش میگذارد و با قدرتش، دشمنان را ناپدید میکند.
هوش مصنوعی: گاهی دلانگیزی و زیبایی بر تخت پادشاهان تاثیر میگذارد و آنها را شاداب میکند، و گاهی نیز در دل جنگل، وجود شیر دلیر و زبر و زرنگ را ناراحت و غمگین میسازد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند در این دنیا چه کسی چقدر میدهد و کسی نمیتواند خواستهها را ببیند، مانند اینکه کسی در جنگ شیران چگونه عمل کند.
هوش مصنوعی: شاعران به دنبال معنا هستند و این جستجو برایشان به زحمت و تلاش نیاز دارد. به همین خاطر، نوشتن اشعار برای آنها همراه با درد و رنج است.
هوش مصنوعی: او با وجود خود، معانی بسیاری را به وجود آورده و دین و دانش را شکل داده است. رنجش او از این است که این معانی را به نظم و ترتیب درآورد.
هوش مصنوعی: مرگ مانند شکر خوابیدن بر چشمان کسانی است که بداندیش هستند، زیرا شکر بر آنها اثر افیونی میگذارد.
هوش مصنوعی: چشمها در برابر نگاههای بدسگالان خون میگریند، زیرا هنگامی که گروهی برای جنگ آماده میشوند، چهرههایشان مانند دلاوران در میدان نبرد شجاعانه به سمت دشمن میروند.
هوش مصنوعی: این شعر به این مفهوم اشاره دارد که کسی وجود دارد که در برخی مواقع مانند نانی است که نیازمند همه افراد است و در مواقع دیگر مانند حرف الف است که نشانهای از عظمت و مقام والاست. این شخص توانایی دارد که همواره درخشان و موثر در زندگی دیگران باشد، همانطور که نان برای انسانها ضروری است و الف نیز نشانهای از بزرگی و اعتبار است.
هوش مصنوعی: صفحهای از زیبایی است که بر روی آن مرواریدهای خرد دیدهها قرار گرفته است و دیدن آن، دلها را پر از لؤلؤهای پنهان میکند.
هوش مصنوعی: گاه انسان را میتوان همچون آب نرم و آرام دید، و گاه مانند آتش تند و خشمگین. بدخواه را چنان میسوزاند که رنگ آتش به خود میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به صورت ساده بگوییم، همچنان که آفتاب بعد از ابر بیرون میآید، شاه نیز از جایگاهش خارج میشود تا برنامهاش را عملی کند.
هوش مصنوعی: اگر آسمان بدیهایی کند، با دوستان نیکو رفتار میکند، اما با افراد پست و ناپسند به بدی رفتار میکند.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و صلح، باید با افرادی که در قدرت هستند، به گفتگو و همکاری پرداخت. اما در برابر کسانی که ظلم میکنند و به دیگران آسیب میزنند، باید ایستادگی کرد و با آنها به مبارزه پرداخت.
هوش مصنوعی: دیگر زمان زیادی باقی نمانده تا شهریار، پهلوانی که شیرها را میگیرد، بر روی شاهان و بزرگان افزوده عزت و اعتبار کند.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، تویی که در سرمای سختی و تندبادهای زندگی، دشمنان را به گونهای ذوب میکنی که جان و دلشان به آسانی مثل پنبه در آتش میشود.
هوش مصنوعی: از پارچههای نرم و گرانبهایی که تو بخشیدی، کمتر کسی هست که از آنها برای تهیهی رختخواب و بالش بهره ببرد.
هوش مصنوعی: این مصراع به مقایسه و تمجید از جایگاه فردی میپردازد که از نسل برجستهای همچون بقراط (پزشک معروف یونانی) برخاسته است. در واقع، شاعر به این نکته اشاره میکند که آیا چنین فردی میتواند در پیشگاه و خدمت بقراط، که نماد علم و دانش در پزشکی است، قرار گیرد و مورد توجه و احترام واقع شود؟ به طور کلی، این بیت به اهمیت نسب و اعتبار خانواده در دنیای علم و دانش اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر جغد و بوم بر روی بام و خانهی دوستانش بنشیند، چهرهی زیبا و محبوب محمود او را به پرندهی خوشبختی تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: اگر چشمهای از سنگی پیدا شد، مانند چشمهای که موسی از سنگ درآورد، پس اگر خدا بخواهد میتواند از سنگی، rivers بزرگی همچون دجله و جیحون را بسازد.
هوش مصنوعی: معجزات حکمت موسی، که نشاندهنده دانش و خرد اوست، با دقت و ظرافتی که در هر نوشتهای به کار میبرد، به اندازهای تأثیرگذار است که میتواند هر کلمهاش را به اندازه ده کتاب پرمعنا کند.
هوش مصنوعی: اگر تو هم اکنون به اندازه افلاطون دانش داری، باید به یاد داشته باشی که هر فردی ممکن است به دانش خود افتخار کند اما این نسبتها فقط در کلام هستند و در عمل اهمیت چندانی ندارند.
هوش مصنوعی: بسیاری از مشکلات و معضلات به خاطر او به انسانها میرسد. اگر کسی به یاد او بیفتد، وقتی که در حال نوشیدن شراب است، باز هم دچار دردسرهایی خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر در میدان جنگ، گل سرخی از خون دشمن بروید، این نشانهای است از پیروزی و شکوه، چنانکه دلیری و نور در کارزار به حضوری درخشان میانجامد.
هوش مصنوعی: از جایی که خواستهها و آرزوها به وجود آمدهاند، افراد را مجذوب خود کرده و جهانیان را به عشق و دوستی سوق میدهند.
هوش مصنوعی: هر کسی که با محبت او سر و کار داشته باشد، مانند قارون غنی و ثروتمند خواهد شد، و هر کس که به دنبال کینه و دشمنی او باشد، همانند قارون به زندان خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: نیکوکاران را از روی محبت و بخشش عطا میکند، اما بداندیشان را با کینه و عذاب نابود میسازد.
هوش مصنوعی: درختی که تو را تحت تأثیر قرار داده و همیشه در آنجا موجود است، میتواند به باغی از نعمتها و خوشبختیها تبدیل شود.
هوش مصنوعی: باشد که دولتش همیشه برقرار بماند و عمرش روز به روز بلندتر شود، زیرا او جهانی را در هر لحظه با نگاهی متفاوت میبیند و تغییر میدهد.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، گلها زیبایی چهره لیلی را به نمایش میگذارند و ابرها مانند چشمان مجنون او را وصف میکنند.
هوش مصنوعی: تیغ زخم تو بر جان و دل دشمن تاثیرگذار است، همانطور که گلهای نیسانی میتوانند در آتش کانون اثر بگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خداوندی که از دریای دستت روزگار
آز مفلس را چو کان تا جاودان قارون کند
گر سموم قهر تو بر بحر و کان یابد گذر
در این بیجاده و بیجادهٔ آن خون کند
ور نسیم لطف تو بر آتش دوزخ وزد
[...]
هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند
تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند
از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
[...]
ناله آتش عنانم رخنه در گردون کند
گریه پا در رکابم شهر را هامون کند
دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست
سرو می پیچد به خود تا مصرعی موزون کند
دست لیلی را غرور حسن دارد در نگار
[...]
میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند
شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟
دایه را پستان به ناخن میتراشد طفل عشق
تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند
آنکه میخواهد غمی بردارد از روی دلم
[...]
حسبتالله به سست ای میر با من دوستی
چند گرمی های بی موقع دلم را خون کند
تیغ گویند آلت قطع است و بخشیدی به من
دین نشد کز قطع پیوند توام ممنون کند
لیک جرم او چه باشد با چنین کندی که اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.