گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قصاب کاشانی

در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست

نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست

چیست این طول امل فکری کن ای سست‌اعتقاد

بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست

می‌رود از باد خوش‌تر ابلق لیل و نهار

روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست

چند در هامون توان گردید ای حق‌ناشناس

تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست

آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن

استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست

در رهش قصاب چون بسمل ‌شدی تسلیم باش

دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست

 
 
 
صائب تبریزی

درگذر زین خاکدان، گرد سپاهی بیش نیست

برشکن افلاک را، طرف کلاهی بیش نیست

تشنه چشم افتاده است آیینه اسکندری

ورنه آب زندگانی دل سیاهی بیش نیست

رهنوردان طریق کعبه مقصود را

[...]

جویای تبریزی

سرمهٔ گردون به چشمم گرد راهی بیش نیست

پیش ما آتش نژادان، شعله، آهی بیش نیست

نیست بیرون پای دل از حلقهٔ فرمان زلف

با وجود آنکه هندوی سیاهی بیش نیست

هر که در گام نخست عشق از خود می رود

[...]

مشتاق اصفهانی

ز الفت خوبان که سودش اشک و آهی بیش نیست

بهره‌ای گر هست عاشق را نگاهی بیش نیست

پیک عاشق سوی معشوقان نگاهی بیش نیست

ترجمان بی‌زبان عشق آهی بیش نیست

نیست شکر و شکوه‌ای ز افزایش و کاهش مرا

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه