گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قصاب کاشانی

ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌مژگان‌تر

ندیدم از تو آشوب جهانی نامسلمان‌تر

ز بهر آنکه ریزی بر زمین خون اسیران را

شوی از چشم مست خویشتن هر روز مستان‌تر

خرام از قد و قد از ناز و ناز از جلوه زیباتر

نگاه از چشم و چشم از طور و طور از شیوه فتان‌تر

بیان کردم حدیث دوری و شرح شب هجران

پریشان کرد زلف و گفت از زلفم پریشان‌تر

ز بهر پیشکش جان بر کف دست آمدم سویش

چو دیدم ابروی خون‌ریزش از شمشیر برّان‌تر

چو بشنید این غزل را از ره مهر و وفا سویم

تبسم کرد و گفت ای خانه از ویرانه ویران‌تر

تو گر قصاب خواهی سبز بستان محبت را

بباید کرد پیدا دیده‌ای از ابر گریان‌تر

 
 
 
صائب تبریزی

زمهرخامشی شد خرده رازم پریشانتر

که زخم صبح گشت ازبخیه انجم نمایانتر

نه از گل نکهتی بردم نه زخمی خوردم ازخاری

نسیمی زین چمن نگذشت ازمن دامن افشانتر

درآغوش گلم ازغنچه خسبان برون در

[...]

فیض کاشانی

دلم تابان مهر اوست یا رب باد تابان تر

بصر حیران حسن اوست یا رب باد حیران‌تر

فروزان از جمال دوست شد چشم خدا بینم

خدایا دم بدم سازش بلطف خود فروزان‌تر

مرا گیرد ز من هر دم دگر با خویشتن آرد

[...]

قصاب کاشانی

بتی دارم به حسن از کافرستان کافرستان‌تر

زبان از لعل و لعل از شکّرستان شکّرستان‌تر

رخش چون مهر اما پاره‌ای از مهر تابان‌تر

دو ابرو ماه عید اما ز ماه اندک نمایان‌تر

گذارش بر ره دل‌ها فتد گر از قضا روزی

[...]

بلند اقبال

ز زلف بی‌قرار یار دارم دل پریشان‌تر

ز مار زخم دارم بر خود از اندوه پیچان‌تر

به بخت خود به روز خود به حال خود به کار خود

بسی نالان‌تر از رعدم بسی از ابر گریان‌تر

به هرسو کآورم رخ بینم از بس پیل‌رفتاری

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بلند اقبال
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه