گفتم: ای جان، ز درم باز آیی
گفت: دلدار که می بازایی
گفتمش: عاشق مسکین توام
گفت: خا دانه وزم بین شایی
گفتمش: خیره مراجی خودی
خنده زد گفت: لجورستانی
گفتمش: رو بنما، گفت بناز:
کین گدا را بین هوس باشایی
خبر آمو که عجب لاوم من
گفتمش: لاوه بکن، خوش لایی
همه جای روی تو بیند قاسم
وس عجب نی که ببو هرجایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهر جویی ز من و بی مهری
هده خواهی ز من و بیهدهای
باده از دست غمت بستاند
چون تو از دست منش بستانی
وانیو ان کنت بن آدم صورة
فلیفیه معنی شاهد بابوتی
خامشی به که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که مگوی
ما رأی شیئا الا و رأی
فیه نور الله فی ظل سوی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.