اگر در طاعتی، گر در گناهی
اگر چون که گران ور برگ کاهی
سبک را و گران را رو بحقست
نباشد ملک یزدان را تناهی
بغیر از دوست در عالم کسی نیست
که هم او آمرست و اوست ناهی
چه در کان و چه در شان، جمله حقست
الهی گو، الهی گو، الهی!
ترا «احببت ان اعرف » تمامست
چرا در فکر مال و فکر جاهی؟
بجز حق را مدان در هر دو عالم
اگر مرد رهی، گر مرد راهی
چو شاهی از گدایی یافت قاسم
گدایی میکند در پادشاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان معانی عمیق و فلسفی درباره وجود و رابطه انسان با خدا میپردازد. شاعر میگوید که چه در طاعت (عبادت) و چه در گناه، در نهایت همه چیز به خداوند برمیگردد. او تأکید میکند که تنها خداوند است که بر همه چیز نظارت دارد و اوست که میبخشد و نهی میکند. همچنین اشاره میکند که در دنیا چیزی جز خداوند وجود ندارد و همه چیز در نهایت به او تعلق دارد.
شاعر از انسانها میخواهد که فریب مال و مقام را نخورند و تنها در پی شناخت و محبت واقعی خدا باشند. او با ذکر داستانی از قاسم و شاهی نشان میدهد که حتی یک گدا میتواند در موقعیتهای بالا نیز تواضع و خدمت به دیگران را فراموش نکند. در مجموع، شعر به واژههای توحید، محبت و توجه به ارزشهای اخلاقی میپردازد.
هوش مصنوعی: در پیروی از فرمان خداوند یا در انجام گناه، اگرچه ممکن است شرایط دشواری پیش آید، اما مانند برگی سبک و بیاهمیت بودن نیز ممکن است.
هوش مصنوعی: سبک و سنگین، هر دو بر اساس حق هستند و ملک یزدان نمیتواند محدودیت داشته باشد.
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیا جز دوست وجود ندارد که هم او بخشنده است و هم بازدارنده.
هوش مصنوعی: هر کجا که باشید و هر چه که بگویید، همهچیز از آن خداست، پس فقط به یاد او باشید و از او بگویید!
هوش مصنوعی: من دوست دارم که تو را بشناسم، پس چرا در فکر wealth و مقام داری؟
هوش مصنوعی: فقط حق را در هر دو جهان بشناس و به جز آن چیزی را قبول نکن، اگر مرد راهی هستی و برای هدایت و حقیقت تلاش میکنی.
هوش مصنوعی: زمانی که شاهی به فردی گدا کمک کند و او به جایگاه پادشاهی برسد، در این صورت ممکن است آن فرد که روزی گدا بوده، خود به دیگران بیاعتنایی کند و فراموش کند که چه روزگاری در حال گدایی بوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
و لیکن عالم کون و تباهی
دگر گون یافت فرمان الهی
اتی النیروز یا ظل الاله
و من بجلاله الدنیا تباهی
و من خضعت له الافلاک طرا
خضوعا فی الاوامر والنواهی
زهی بر تو جهانداری و شاهی
[...]
ریاحینبخشِ باغ صبحگاهی
کلید مخزن گنج الهی
بشوهر گفت بر گو خود چه خواهی
جوابش داد آن مرد الهی
کمر می بندی ای یار سپاهی
مگر کاندر بسیج برگ راهی
مرو راه جفا و دوری ارچه
به روی رفتن بود رای سپاهی
کنی دعوی که ما هم زین سفرهاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.