بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوانی
هدایه خوانده ای،اما هدایت را نمی دانی
مپیچان سر، بنه گردن، مترس از جان مترس از تن
درآ در وادی ایمن، اگر موسی عمرانی
ملرزان دل، ملرزان جان، بترس از حضرت جانان
توجه کن بدان سلطان، بوقت آنکه درمانی
سراسر حسن و خوبیها، از آن تست، ای زیبا
اگر گویم صفاتت را ز حسن خود عجب مانی
ز خود بگذر، که تو جانی، چه جای جان؟ که جانانی
رسید از ماه تا ماهی عنایت های ربانی
ز شیطان شهر ایمن شد، بلا و فتنه ساکن شد
چو آمد بر سر کهسار سنجقهای سلطانی
چو عالم را بقایی نیست سلطانیست درویشی
چو دولت را وفایی نیست درویشیست سلطانی
دلم را بر دو جانم بر دو دین خواهد، کجا گویم :
مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی، مسلمانی!
الهی رحمت وجود تو از اندازه بیرونست
بقاسم رحمتی فرما، که حنانی و منانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی جستوجو و سفر روحانی است. شاعر از تجربهای سخت در بیابان میگوید و تأکید دارد که با وجود خواندن هدایت، هنوز در درک آن ناتوان است. او به قدرت و زیبایی خداوند اشاره میکند و از مؤمنان دعوت میکند تا به اصل خود و رابطهشان با خدا پی ببرند. شاعر هشدار میدهد که نباید از خدا بترسند و باید به او تعلق داشته باشند. در ادامه، او از مشکلات و فتنههای دنیوی سخن میگوید و ناپایداری دنیا را مینوازد. در نهایت، شاعر از رحمت الهی درخواست میکند و بر اهمیت انسانیت و مسلمانیت تأکید میورزد.
هوش مصنوعی: شما سفر زیادی را در بیابان طی کردهاید، اما با وجود اینکه به دنبال نشانهها و راهنماها بودهاید، هنوز به حقیقت و راه درست دست نیافتهاید.
هوش مصنوعی: به خودت نچرخ، سر را راست کن و گردن را بالا بگیر. از جان و بدن نترس و وارد دنیای امن شو، اگر همچون موسی از بنی اسرائیل هستی.
هوش مصنوعی: دل و جانت را میلرزانم، مواظب باش از معشوق و پروردگار، به یاد داشته باش که او پادشاهی است که در زمان مناسب، درمانی برای دردهای تو خواهد داشت.
هوش مصنوعی: تمام زیباییها و خوبیها متعلق به توست، ای زیبا. اگر بخواهم درباره صفات تو صحبت کنم، از زیباییات خیلی شگفتزده میشوم.
هوش مصنوعی: از خودت فراتر برو، چرا که تو فقط یک روح هستی؛ چه اهمیتی دارد این روح؟ زیرا آن که از ماه به تو میرسد، لطفهای خداوندی است.
هوش مصنوعی: زمانی که شیطان بر شهر حاکم شد، آرامش و صلح به مخاطره افتاد و مشکلات و فتنهها شروع به ظهور کردند. این وضعیت هنگامی شدت گرفت که علامتهای قدرت و سلطنت نمایان شد.
هوش مصنوعی: هیچ کس در این عالم جاودانگی ندارد، درویشی که توانایی و قدرت را در دست دارد، مانند سلطانی است که به پایانی نمیرسد. در واقع، درویش نیز میتواند به قدرتمندی یک سلطان باشد، زیرا هیچ کدام از این موقعیتها و داشتهها در نهایت پایدار نیست.
هوش مصنوعی: دل من به دو چیز وابسته است، دو جان و دو دین. نمیدانم چگونه بگویم: ای مسلمانان! ای مسلمان! ای مسلمانی!
هوش مصنوعی: پروردگارا، رحمت تو بینهایت است. لطفاً به ما رحمت ده که تو همواره مهربان و بخشندهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی
به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
ایا خوشتر ز جان و دل! همه رنج دل و جانی
به رنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری
تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟
اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد
[...]
نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی
اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه گردونی
وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی
به آن زلفین شورانگیز مشک اندوده زنجیری
[...]
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
فرو شد آفتاب دین برآمد روز بیدینان
[...]
زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی
به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی
غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر
تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟
نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.