تا گرد ماه سنبل مشکین نهاده ای
بس داغها که بر دل مسکین نهاده ای
بر عارض تو زلف سمن سا چه حکمتست؟
یعنی بجنب فاتحه آمین نهاده ای
از بهر غارت دل و دین شکستگان
بر سیم تر کلاله زرین نهاده ای
کحلیست نوربخش خیال جمال تو
در پردهای چشم خدا بین نهاده ای
جانها حیات یافت ز حسن کلام تو
در زیر لب چه شیوه شیرین نهاده ای
آن جان نازنین تو بر روی دل فروز
طغرای مشک بر گل و نسرین نهاده ای
فریاد جان قاسمی از آسمان گذشت
زین جورها که پیشه و آیین نهاده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.