گنجور

 
قاسم انوار

«کل یوم هو فی شان » ز چه کردند بیان؟

یعنی: اوصاف کمال تو ندارد پایان

جلوه حسن ترا غایت و پایانی نیست

هر زمان صورت دیگر شود از پرده عیان

خیره گشتند درین طلعت و حیران ماندند

در تماشاگه عین تو، عیون اعیان

«الله الله » ازان منطق موزون لطیف!

«الله الله » ازان لطف معانی و بیان!

باده یک، جام یکی، شیوه هریک نوعی

مگر این مشکل ما کشف کند پیر مغان

سید ملک ابد، واقف اسرار ازل

کیست درملک و ملک؟ حضرت انسان، انسان

طالب راه خدا کیست درین بحر عمیق؟

آنکه معطوف کند جانب مقصود عنان

تا سبک روح شوم، تازه حیاتی یابم

هله! ای ساقی جانها،بده آن رطل گران

قاسم، از عین یقین گوهر خود را بشناس

عارف سر قدم، منبع عین عرفان