ز چشم گوشه نشینان نشان سودا پرس
سواد زلفش از آشفتگان شیدا پرس
مرا، که مست و خرابم، ز جام و ساقی گوی
حدیث توبه و تقوی ز شیخ و مولا پرس
کمال ذوق ز مستان بی دل و دین جوی
نشان شوق ز رندان بی سر و پا پرس
در آن زمان که براندازد از جمال نقاب
بیا و از دل ما لذت تماشا پرس
علاج علت دل را ز ارغنون بشنو
دوای درد کهن را ز جام صهبا پرس
کمال سحر مبین، طرز غارت دل و دین
چشم شیوه گر مست شوخ شهلا پرس
طریق عشق و مودت ز جان قاسم جوی
نشان در شهین از درون دریا پرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عاشقانی که کنار نشستهاند میخواهد تا از جنون عشق بپرسند و این نشاندهنده اشتیاق او به عشق و زیباییست. او خود را مست و خراب میداند و به جای سوال از موعظه و توبه، به دنبال لذت و شادی از دلشکستگان و رندان بیپرواست. شاعر همچنین خواهان ارتباطی عمیق با معشوق است و به جستجوی درمان درد دل و لذت تماشا میپردازد. در نهایت، او به جستجوی عشق حقیقی و ارتباط عاطفی از درون آب و عمق دریا دعوت میکند، همراه با اشاره به زیبایی و سحر.
هوش مصنوعی: از چشم کسانی که در گوشه نشینی به سر میبرند، نشانهای از عشق و جنون او را بپرس. و در مورد تارهای موی او از دلباختگان آشفته حال سؤال کن.
هوش مصنوعی: به من که مست و خراب وضعیت هستم، از می و شراب بگو و داستان توبه و تقوی را از شیخ و مولای خود بپرس.
هوش مصنوعی: نشان کامل ذوق و احساس را میتوان از شیدایانی که بیخود و بیدین هستند، دریافت کرد. همچنین، شوق و علاقه را میتوان از درویشانی که ظاهراً بیسر و پا هستند، پرسید.
هوش مصنوعی: زمانی که نقاب از چهرهات برداشته شود، بیا و از دل ما بپرس که چه لذتی از تماشای زیباییات داریم.
هوش مصنوعی: برای درمان درد دل، به صدای ساز گوش کن و برای مداوای درد قدیمی، از شراب پرس و جو کن.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت سحرآمیز چشمان یک معشوقه دلربا، به گونهای است که میتواند دل و ایمان را به راحتی برباید. این چشمان، با شیوه خاص خود، در دنیای مستی و شوق، تماشایی هستند.
هوش مصنوعی: راه و روش عشق و محبت را از جان قاسم بپرس، و در آسمان از اعماق دریا نشانهای جستجو کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز لعل عیسویان قصّه مسیحا پرس
ز چین زلف بتان معنی چلیپا پرس
اگر ملامتت از سرگذشت ما نبود
سرشک ما نگر و ماجرای دریا پرس
دل شکسته مجنون ز زلف لیلی جوی
[...]
ز من که طایر قافم نشان عنقا پرس
ز من که ماهی عشقم رسوم دریا پرس
(ز من که خادم خمار و ساکن دیرم
رموز باده اسرار و جام صهبا پرس)
صفای باطن رندان مست دردآشام
[...]
ز ما که دعوتیانیم شوق بغرا پرس
طریق پختن آش و حلیم و حلوا پرس
مرا که بیخود و سرمست دیگ ماچانم
ز پنج اشکنه و کله و ز گیپا پرس
به صد زبان چو توانی حدیث بریان گوی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.