بانگ مستان خرابات فنا می آید
راست بشنو،ز سر صدق صفا می آید
دل ما زنده شد از نکهت باد سحری
بوی یوسف زدم باد صبامی آید
روی بر خاک نهم، جامه درانم از شوق
آن زمان کان شه بی روی و ریا می آید
هرکسی بر سر کوی تو زمستی آیند
جان ما از سر تسلیم و رضا می آید
دید بیمار فراقیم و شفا می طلبیم
بر سر آن یار گرامی بشفا می آید
یار با این دل شوریده چه طالع دارد
که بلاها همه بر جانب ما می آید؟
هله!ای قاسم بیدل،ببلا تن در ده
هر چه آید همه از پیش خدا می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عاشقانه و شور و شوق در میان خرابات (محل شرابخواری) میپردازد. شاعر از شنیدن صدای مستان و وزش باد سحرگاهی که دلش را زنده کرده صحبت میکند. او به شوق درمیآید و آرزو میکند که به کعبه عشق، یعنی معشوق، برسد. احساس تسلیم و رضایت در برابر معشوق در اشعار به وضوح حس میشود. شاعر بیان میکند که در فراق یار، بیمار است و شفا را فقط در نزد او میبیند. همچنین به طالع و بخت بد خود اشاره کرده و میگوید که همه بلاها بر دوش اوست و نهایتاً، تاکید میکند که هر چه پیش آید، از سوی خداوند است.
هوش مصنوعی: صدای شاد و سرور از میخانهای که به فنا میانجامد به گوش میرسد. این صدا را با آهنگی راستین و از روی صفا بشنو.
هوش مصنوعی: دل ما با نسیم دلپذیر صبحگاهی زنده و شاداب شد و بوی خوش یوسف به مشامم رسید که باد صبحگاهی آن را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: من بر خاک میافتم و لباس خود را از شوق در میآورم، زمانی که آن پادشاه بدون نقاب و ریا به سراغم میآید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به محله تو بیاید، جان ما به خاطر تسلیم و رضا در برابر تو، حاضر میشود.
هوش مصنوعی: بیمار دوری از محبوب هستیم و برای درمان به یاری او نیاز داریم، زیرا با حضور او، بهبودی و درمان به دست میآید.
هوش مصنوعی: یار، با وجود این دل آزرده، چه سرنوشتی خواهد داشت که همه سختیها و مشکلات به سمت ما میآید؟
هوش مصنوعی: اوه! قاسم بیدل، مواظب باش که به هر چیزی که دچار میشوی، همه از طرف خداوند مقدر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نه از خاک درت باد صبا میآید
صبحدم مشکفشان پس ز کجا میآید
ای جگرسوختگان عهد کهن تازه کنید
که گل تازه به دلداری ما میآید
گل تر را ز دم صبح به شام اندازد
[...]
یا رب این بوی که امروز به ما میآید
ز سراپرده اسرار خدا میآید
بوستان را کرمش خلعت نو میپوشد
خستگان را ز دواخانه دوا میآید
در نمازند درختان و به تسبیح طیور
[...]
این چه بوییست که از بادِ صبا میآید
وین چه مرغیست که از سویِ سبا میآید
قاصدِ حضرتِ لیلی چه خبر می گوید
بویِ پیراهنِ یوسف ز کجا میآید
گویی این بادِ دل آویز بدین خوشبویی
[...]
یارب، این شهره لشکر ز کجا میآید؟
که ز عشقش دل خلقی به بلا میآید
فتنه جان من خسته دل آمد چشمش
باز بر جان من این فتنه کجا میآید؟
باد مشک از سر زلفش بوزید، ای بلبل
[...]
یارب این هدهد میمون ز کجا می آید
ظاهر آنست که از سوی سبا می آید
بوی روح از دم جانبخش سحر می شنوم
یا دم عیسوی از باد صبا می آید
از ختن می رسد این نفحه ی مشکین که ازو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.