گنجور

 
قاسم انوار

بانگ مستان خرابات فنا می آید

راست بشنو،ز سر صدق صفا می آید

دل ما زنده شد از نکهت باد سحری

بوی یوسف زدم باد صبامی آید

روی بر خاک نهم، جامه درانم از شوق

آن زمان کان شه بی روی و ریا می آید

هرکسی بر سر کوی تو زمستی آیند

جان ما از سر تسلیم و رضا می آید

دید بیمار فراقیم و شفا می طلبیم

بر سر آن یار گرامی بشفا می آید

یار با این دل شوریده چه طالع دارد

که بلاها همه بر جانب ما می آید؟

هله!ای قاسم بیدل،ببلا تن در ده

هر چه آید همه از پیش خدا می آید

 
 
 
عطار

گر نه از خاک درت باد صبا می‌آید

صبحدم مشک‌فشان پس ز کجا می‌آید

ای جگرسوختگان عهد کهن تازه کنید

که گل تازه به دلداری ما می‌آید

گل تر را ز دم صبح به شام اندازد

[...]

مولانا

یا رب این بوی که امروز به ما می‌آید

ز سراپرده اسرار خدا می‌آید

بوستان را کرمش خلعت نو می‌پوشد

خستگان را ز دواخانه دوا می‌آید

در نمازند درختان و به تسبیح طیور

[...]

حکیم نزاری

این چه بویی‌ست که از بادِ صبا می‌آید

وین چه مرغی‌ست که از سویِ سبا می‌آید

قاصدِ حضرتِ لیلی چه خبر می ‌گوید

بویِ پیراهنِ یوسف ز کجا می‌آید

گویی این بادِ دل آویز بدین خوش‌بویی

[...]

امیرخسرو دهلوی

یارب، این شهره لشکر ز کجا می‌آید؟

که ز عشقش دل خلقی به بلا می‌آید

فتنه جان من خسته دل آمد چشمش

باز بر جان من این فتنه کجا می‌آید؟

باد مشک از سر زلفش بوزید، ای بلبل

[...]

خواجوی کرمانی

یارب این هدهد میمون ز کجا می آید

ظاهر آنست که از سوی سبا می آید

بوی روح از دم جانبخش سحر می شنوم

یا دم عیسوی از باد صبا می آید

از ختن می رسد این نفحه ی مشکین که ازو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه