«علم القرآن » ز «الرحمن » چه بود؟
یعنی انسان بود قابل در وجود
مخلص ایجاد و مرآت کمال
روبه انسان دارد این سودا و سود
از ازل بر سر نیاید تا ابد
همچوانسان گوهری از بحر جود
گر ز غفلت راه باطل میروند
رو بحق دارند ترسا و جهود
چنگ می گوید:«اغثنی یا کریم »
عود می گوید:«اعنی یا ودود»
مدتی کز حق نبود آگاه دل
«لم یزل انا سجدنا للقرود»
منت ایزد را که وارستم ز غیب
قاسمی محوست در عین شهود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نان آن مدخل ز بس زشتم نمود
از پی خوردن گوارشتم نبود
آمدم سوی سرای شمس دین
بازگشتم چون جمال او نبود
من چه خواهم کرد بی او آن سرای؟
تشنه را از ساغر فارغ چه سود؟
این بگفت و رفت از پیشش چو دود
هرچه بود اصلا همه آن هیچ بود
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
از قضا دیوانه ای در بند بود
قصۀ من هرچه گفتم میشنود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.