مرا اگر تو ندانی حبیب می داند
دوای درد دلم را طبیب میداند
صفیر ما نشناسی،که زاهد خشکی
لسان فاخته کبک نجیب می داند
شراب عشق بر آشفتگان مجنون ریز
بر غم خواجه،که خود را لبیب میداند
مگو ز بوی گل و یاسمین بپیش جعل
که از لطافت گل عندلیب میداند
مگو ز بوی گلستان بپیش آن جعلی
که بوی حنظله را نشر طیب میداند
مرا بوعده وصلش حیات داد حبیب
که دوست نوبت مرگ رقیب میداند
همیشه وصل تو قاسم به جان و دل طلبد
که این دعا به اجابت قریب میداند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
علاج عاشق مسکین حبیب میداند
که داروی دل غمگین طبیب میداند
غریب نیست اگر حال ما نمیدانی
که حال زار غریبان غریب میداند
غمی که میکشم از درد دوست میدانم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.