ز ذوق عالم عرفان کجا خبر دارد
کسی که همت درون،فکرمختصردارد؟
کسی بوصف نکو راه یابد اندر دل
اگر بحسن و لطافت رخ قمر دارد
بگو بواعظ ما: دین خود نگه می دار
بشرط آنکه دلت زین متاع اگر دارد
بهیچ حال بجز دوست سر فرو نارد
دلی که از صفت عاشقی خبر دارد
مگوزحسن ولطافت بپیش خواجه خطیب
که غیر عالم تو عالمی دگر دارد
کمر نبنددهرگز بچست و چالاکی
کسی که باغم او دست در کمر دارد
بحسن دلبر ما کیست در جهان،قاسم؟
هزار شیوه شیرین چون شکر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به مسأله عرفان و عشق عمیق اشاره میکند. او میگوید که کسی که در دلش عشق و همت راستین وجود دارد، به درک عمیقتری میرسد. برای فردی که دلش از عشق پر است، زیبایی و لطافت ظاهری کمتر اهمیت دارد. در این راستا، شاعر خواسته است تا به واعظان یادآوری کند که دین واقعی باید با دل و احساس همراه باشد. او تأکید میکند که برای دستیابی به درک واقعی، باید از غیر دوست دل برداشت و بر دلبر خود تکیه کرد. در نهایت، شاعر از شیرینی و زیبایی عشق و معشوق سخن میگوید که هیچ چیز دیگری نمیتواند با آن مقایسه شود.
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی علم و معرفت نیست، چگونه میتواند از خوشی و لذتی که در عالم عرفان وجود دارد باخبر باشد؟ کسی که تنها به فکر مسائل سطحی و روزمره است، از عمق و زیباییهای باطنی آگاهی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به زیبایی و نیکویی وصف شود، باید در دل دیگران نفوذ کند و اگر چهرهاش مانند ماه زیبا و لطیف باشد، این کار برایش آسانتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: به واعظ بگو که دین خود را حفظ کند، اما تنها در صورتی که دلش به این موضوع علاقهمند باشد و در حقیقت ارزش این دین را درک کند.
هوش مصنوعی: دل عاشق هرگز تسلیم هیچکس جز دوست نمیشود، زیرا به خوبی ذاتی عشق را درک کرده است.
هوش مصنوعی: به زیبایی و لطافت خود در برابر سخنوران بزرگ و عالمان دیگر فخر نکن، زیرا جهانی غیر از تو نیز وجود دارد که در آن افراد دیگری از علم و هنر برخوردارند.
هوش مصنوعی: کسی که دائم در حال غم و اندیشه است، هرگز نمیتواند به شادی و چابکی بپردازد.
هوش مصنوعی: در دنیا چه کسی مثل محبوب ما زیبایی دارد، قاسم؟ او هزاران روش دلنشین و شیرینی مانند شکر دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوای دوست مرا در جهان سمر دارد
به هر دیار زمن قصه دیگر دارد
ز بوته دل رویم همی کند چون زر
ز ابر چشم کنارم همیشه تر دارد
ز بار انده هجران ضعیف قد تو را
[...]
امید وصل غم روز هجر چون شب شمع
ز سوز سینه لبم خشک و دیده تر دارد
امید وصل ز دل پرس و درد هجر زجان
که هر کسی ز غم خویشتن خبر دارد
بذوق جان سخن تلخ تو خوش است زقند
[...]
خبر دهید مرا کآن پسر خبر دارد
که کار من زغمش روی در خطر دارد
خبر ندارم در عشق او ز کار جهان
ولی جهان ز من و کار من خبر دارد
همه فسانه عالم مرا فرامش گشت
[...]
کس این کند که دل از یار خویش بردارد
مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد
که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد
اگر نظر به دو عالم کند حرامش باد
[...]
کسی که شمع جمال تو در نظر دارد
ز آتش دل پروانه کی خبر دارد
ز مرهمش نشود سود دردمندی را
که زخم کاری تیغ تو بر جگر دارد
ز بیقراری زلفت قرار یافت دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.