من و معشوق و جام ناب صباح
بگشا بر من این در،ای فتاح
در در بسته از کرم بگشا
در در بسته را تویی مفتاح
ما و کشتی و راه دریا بار
خطری نیست، لاح فی الملاح
خطری نیست، ازچه می ترسید؟
لیس فی البحر غیرناتمساح
قدحی دیگرم تصدیق کن
کلما زدت،زدت فی الارواح
یار مستست و باده می نوشد
در چنین دم صلاح نیست صلاح
در چنین حالتی بفتوی عشق
عیش جانهامباح گشت، مباح
پیش مستان گرفت نیست، که ما
مست عشقیم در صباح ورواح
مستی مازحد گذشت، که دوست
جام در دست و می کند الحاح
بهر دام دل شکسته دلان
ساختند از ملاح صد ملواح
جان هر کس سجنجلست، اما
جان قاسم سجنجل الارواح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به حال و هوای مستی و شوق میپردازد. شاعر از لحظاتی پرشور با معشوق و نوشیدن شراب صحبت میکند و بر لذتهای عاشقانه تأکید دارد. او در این زمان، به هنجارها و محدودیتها بیاعتنا میشود و آن را مباح میداند. شاعر بیان میکند که در دل عاشق و شور و حال مستانه، خطر و ترسی وجود ندارد و از دریا و کشتی به عنوان نماد سفر عاشقانه و آزادی یاد میکند. در نهایت، او به محبت و دلدادگی اشاره میکند و میگوید که حالا وقت لذت بردن از زندگی و عشق است.
هوش مصنوعی: من و محبوبم و جام خوشگوار صبح، این در را بر من بگشای، ای دربازکن!
هوش مصنوعی: به در بستهای که به خاطر موانع و مشکلات بسته شده است، با مهربانی و تلاش خودت راهی را برای گشودن آن پیدا کن، زیرا تو خودت کلید آن در هستی.
هوش مصنوعی: ما در دریای زندگی، همراه با تلاشهای خود، نگران هیچ خطری نیستیم.
هوش مصنوعی: نگران نباشید، از چه چیزی میترسید؟ در دریا چیزی جز ناتمساح وجود ندارد.
هوش مصنوعی: یک جام دیگر به من بده که هرچه به آن اضافه کنی، جانها بیشتر زنده میشوند.
هوش مصنوعی: یار در حال مستی و نوشیدن شراب است، در این لحظه چیزی به نام صلاح و درستی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در این وضعیت، به خاطر قانون عشق، زندگیام از هر قید و شرطی آزاد و مجاز شد.
هوش مصنوعی: ما در حضور عشاق و مستان قرار داریم و اصلاً توجهی به دیگران که در حال خوشگذرانی هستند، نمیکنیم؛ زیرا ما خودمان در عشق غرق شدهایم، چه در صبح باشد و چه در شب.
هوش مصنوعی: مستی ما به حدی رسیده که دوست نوشیدنی را در دست دارد و مدام از ما میخواهد تا بیشتر بنوشیم.
هوش مصنوعی: برای دلهای شکسته، دامهایی درست کردهاند و این دامها از چهل ملاح (کسانی که با کشتی سفر میکنند) بافته شدهاند.
هوش مصنوعی: روح هر کسی نغمهای دارد، ولی روح قاسم نغمهای از ارواح دیگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در همه کارها کند انجاح
نبود مثل او به هزل و مزاح
روحها داد روح را زان راح
به صبوحی اربعین صباح
ای مبارک ز تو صبوح و صباح
ای مظفر فر از تو قلب و جناح
ای شراب طهور از کف حور
بر حریفان مجلس تو مباح
ای گشاده هزار در بر ما
[...]
بصر الحس ناظر الاشباح
نظر العقل شاهد الارواح
روح خود را به عالم ارواح
انس ده، تا رسی به روح و به راح
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.