ز بحر عشق تو هر قطره ای چو دریاییست
بکوی وصل تو هر پشه ای چو عنقاییست
هزار دیده کنم وام، اگر توانم کرد
که در جمال تو هر دیده را تماشاییست
دل مرا بهوای تو ذوق سربازیست
مقررست که در هر دلی تمناییست
بهیچ رو نبرم ره بکوی آزادی
مرا که هر سر مویی اسیر سوداییست
مگر بگوشه چشمی نظر بمستان کرد
میان شهر بهر گوشه شور و غوغاییست
سخن بلند شد، اکنون بلند می گویم
که: خاطرم بهوای بلند بالاییست
بلند بالا یعنی رفیع قدر جلیل
چنین شناسد هرجا که عقل داناییست
چو لفظ اسم شنیدی پی مسما شو
که قول مردم شوریده دل معماییست
بگو بقاسم: در کوی عشق جا کردی
نگاه دار ادب را، که بس عجب جاییست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و دلباختگی میپردازد. او میگوید که هر قطره عشقش به اندازهی یک دریا اهمیت دارد و هر کوچکترین نشانهای از وصل، همانند یک قهرمان بزرگ (عنقاء) است. دل او به عشق معشوقش بسیار شاداب و مشتاق است و هر دل به نوعی آرزوی وصال دارد. او همچنین بیان میکند که هیچ گاه به سوی آزادی نمیرود، چرا که هر موی او در چنگال عشق گرفتار است. شاعر به زیباییهای معشوق و احساسات عمیق خود اشاره میکند و در پایان، به شخصی به نام قاسم یادآوری میکند که در دنیای عشق، ادب و احترام را باید حفظ کرد. این شعر نشان دهندهی عشق عمیق و احساسات قوی اوست.
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری عمیق و وسیع است که هر قطره از آن مانند دریا میشود و هر مخلوقی که به سوی وصال تو بیاید، به اندازه یک پرنده شایسته و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: اگر بتوانم، هزاران چشم میتوانم داشته باشم، زیرا هر چشمی که بر زیبایی تو مینگرد، ارزش تماشا دارد.
هوش مصنوعی: دل من برای تو شوق و حالتی مثل عشق یک سرباز را دارد، مثل اینکه در هر دلی آرزویی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هرگز به طرف کوچه آزادی نروم، چون هر تار مویی از من به دنیای آرزوها وابسته است.
هوش مصنوعی: اگر نگاهی از گوشه چشم به میخانهها بیندازد، در این شهر هر گوشهای سر و صدا و هیاهو وجود دارد.
هوش مصنوعی: حرفها و گفت و گوها شروع شده است و حالا من نیز با صدای بلندی حرف میزنم، زیرا در ذهنم آرزویی برای اوج گرفتن و رسیدن به بلندای خیالها دارم.
هوش مصنوعی: بلند و با ارزش یعنی کسی که دارای مقام و اعتبار است، اینطور شناخته میشود که در همه جا و هر جا که عقل و دانایی وجود دارد، احترام و ارزش مییابد.
هوش مصنوعی: وقتی نامی را میشنوی، به معنا و مفهوم آن فکر کن، زیرا سخنان مردم که دیوانهوار هستند، پر از رمز و راز است.
هوش مصنوعی: به قاسم بگویید که در کوی عشق، ادب و رفتار خوب را حفظ کند، زیرا این مکان بسیار شگفتانگیز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه در فراق توام طاقت شکیبائیست
نه در وصال توام ایمنی ز شیدائیست
نه در وصال تو شادم نه در فراق صبور
چه طالع است مرا یارب این چه رسوائیست
مرا به عادت هر یار رنج دل منما
[...]
مرا از آنچه که بیرونِ شهر، صحراییست
قرینِ دوست به هرجا که هست خوشجاییست
کسی که روی تو دیدهست از او عجب دارم
که باز در همه عمرش سرِ تماشاییست
امیدِ وصل مدار و خیالِ دوست مبند
[...]
شب فراق که را طاقت شکیبایی ست
عذاب مردم عاشق بلای تنهایی ست
در آمدیم ز پا ای فراق مردم خوار
به پنجه ی تو که را بازوی توانایی ست
غراق و ارمن و ایران به پا فرو کردم
[...]
مگو ز عقل که دام فریب خودراییست
مبین به علم که آیینة خودآراییست
کسی که بادة تحقیق خورده میداند
که اعتراف به جهل از کمال داناییست
جهان ز حیرت حسن تو نقش دیوارست
[...]
ز خویش مگذر اگر جوهرت شناسایی ست
که خودپرستی عالم، بهار یکتاییست
نه گلشنیست به پیش نظر، نه دشت و نه در
بلندی مژه ات منظر خودآراییست
بهار رمز ازل تا چه وقت گیرد رنگ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.