همچو خورشید، که او را نظری با ما هست
یار ما را بحقیقت نظری با ما هست
همه ذرات برقصند، چه شورست آری؟
پرتو روی حبیب از همه رو، هرجا هست
زهد و ناموس گرم نیست،چه باشد؟ که مدام
در سویدای دلم آتش این سودا هست
زاهد از شیوه تقلید بجان منکر ماست
گرچه گوید که ازین شیوه نیم، اما هست
چند گویی که: دلت از غم عشقش خونست؟
باز جو، باری از اول، که دلی بر جا هست؟
دو جهان جمله سراسیمه عشقند، که عشق
ناگزیرست، که در عین همه اشیا هست
عشق بی فتنه و آشوب نباشد، قاسم
هرکجا سلطنت حسن بود غوغا هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زیبایی عشق و حضور محبوب و تأثیر آن بر دل و جان انسان اشاره دارد. شاعر با تشبیه محبوب به خورشید، از نور و گرمای عشق او صحبت میکند و میگوید که هر ذرهای در جهان تحت تأثیر وجود محبوب قرار دارد. او به زهد و روحیه زاهدانه اشاره میکند و میگوید که این رفتارها نمیتوانند مانع عشق شوند. همچنین تأکید میشود که عشق در همه چیز وجود دارد و هرجایی که زیبایی و حسن باشد، شور و غوغا نیز وجود دارد. به طور کلی، شعر به عمیق بودن و پرآشوب بودن عشق اشاره میکند و نشان میدهد که عشق همیشه با شور و انرژی است.
هوش مصنوعی: همانطور که خورشید در آسمان نگاهی به ما دارد، دوست ما نیز به حقیقت با ما همراهی دارد.
هوش مصنوعی: همه موجودات به شوق و ذوق در حال رقصیدن هستند، این چه حال و هوایی است! نور چهره محبوب، در هر جا که باشد، بر همه چیز میتابد.
هوش مصنوعی: دیانت و پاکدامنی من را گرما و انرژی نمیبخشد، چه راهی وجود دارد؟ چرا که در عمق قلبم همیشه شعلهای از این آرزو وجود دارد.
هوش مصنوعی: زاهد به خاطر تقلید از دیگران به شدت با ما دشمنی میکند، هرچند که خودش ادعا میکند که از این روش پیروی نمیکند، اما در واقع خودش هم به آن آلوده است.
هوش مصنوعی: چرا مکرر میگویی که دلت به خاطر عشقش پر از غم است؟ از اول بپرس که آیا دلی وجود دارد که هنوز سالم و پایدار باقی مانده باشد؟
هوش مصنوعی: تمامی جهانها تحت تاثیر عشق بهسر میبرند، زیرا عشق در درون تمام موجودات وجود دارد و اجتنابناپذیر است.
هوش مصنوعی: عشق واقعی بدون مشکلات و نزاع نمیتواند وجود داشته باشد. هر جایی که حسن به سلطنت رسیده، شور و هیاهو برپا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب آنگور بیارید که آبانماهست
کار یکرویه به کام دل شاهنشاهست
وقت منظر شد و وقت نظر خرگاهست
دست تابستان از روی زمین کوتاهست
پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست
دیدن علم و عمل هر دو حجاب راهست
مهر رخسار تو بیند ز همه ذره عیان
هرکه او را بجهان جان ودل آگاهست
هرگدایی که بدرگاه تو یابد راهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.