باد صبا برگرفت پرده ز رخسار دوست
جمله ذرات را عربده و های و هوست
حاضر دلدار باش، حافظ اسرار باش
فتنه چو دیدی بدان پیشرو فتنه اوست
قاعده کار بین، شیوه دلدار بین
این همگی مغز نغز و آن همگی پوست پوست
در نظر یار باش، حاضر و هشیار باش
واقف اسرار باش،سر خدا در سبوست
چیست سبو؟ جام ما، باده شراب خدا
جام می کبریا هر نفسی نوبنوست
عشق چو بالا گرفت، عالم غوغا گرفت
خرقه بصد پاره شد، خواجه، چه جای رفوست؟
سر ز محبت برآر، در طلب یار غار
غیر بخاطر میآر، زآنکه غیورست دوست
عشق حریفیست مست، جام لبالب بدست
باده مجویید ازو، زآنکه عجب تندخوست
بوی محبت شنید، شد بجهان ناپدید
قاسمی اندر طلب دربدر و کوبکوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، حافظ به وصف عشق و محبت میپردازد و به دوست(یار) اشاره میکند که با وجود حوادث و فتنهها، باید هشیار و آگاه باشیم. او به زیباییهای عشق و شور و غوغای آن اشاره دارد و میگوید که عشق باعث میشود که انسان به شور و حال بیفتد و از قید و بندها رها شود. در نهایت، اشاره میکند که در پی یار باید به صداقت و صداقت دل توجه کرد و از احساسات سطحی فاصله گرفت، زیرا عشق یک تجربه عمیق و پالایشدهنده است.
هوش مصنوعی: باد صبا به آرامی پرده را از چهره محبوب کنار زد و صدای شوق و هیجان را در همه ذرات به وجود آورد.
هوش مصنوعی: دلتنگی و عشق را فراموش نکن و همیشه در کنار محبوبت باش. وقتی با مشکلات و بحرانها روبرو شدی، بدان که آن کسی که باعث بروز این مشکلات است، در واقع همان شخصی است که از او توقع داری.
هوش مصنوعی: قاعده کار بین، روش محبوب را ببین، همه اینها گنجینهای از معناست و آن فقط ظاهری است.
هوش مصنوعی: بهتر است که در کنار محبوب خود با حضور و آگاهی کامل باشید و به اسرار پنهان پی ببرید، زیرا آنچه که به حقیقت وجود باردارد، در یک ظرف نهفته است.
هوش مصنوعی: سبو در واقع همان جامی است که در آن شراب الهی جای دارد. این شراب، نمایانگر عظمت و بزرگی خداوند است و هر نفس که میکشیم، مثل یک نو به نو شدن و تازگی است.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق شدت گرفت، جهان پر از هیاهو شد. آن چنان که پارچه جامهای کهنه و پاره شده، دیگر جایی برای رفو کردن ندارد.
هوش مصنوعی: محبت را در دل خود پنهان کن و در جستجوی دوست باش، به هیچ چیز دیگری فکر نکن، زیرا دوست تو بر عشق و وفاداری حساس است.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک رقیب سرمست است که جام پر از شراب را در دست دارد. از او باده نخواهید، زیرا مزاجش بسیار تند و تیز است.
هوش مصنوعی: بوی عشق را استشمام کرد و به سرعت از این دنیا ناپدید شد. قاسمی در جستجوی او به هر سو میگردد و خود را به زحمت میاندازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز درآمد به بزم مجلسیان دوست دوست
گرچه غلط میدهد نیست غلط اوست اوست
گاه خوش خوش شود گه همه آتش شود
تعبیههای عجب یار مرا خوست خوست
نقش وفا وی کند پشت به ما کی کند
[...]
آرزویی بود و شد محو در اوصافِ دوست
هیچ ز من مانده نیست هرچه بماندهست اوست
جامِ می و کنج و یار هر چه دگر جمله هیچ
شش جهتِ کاینات بر سرِ این چارسوست
موسی و ثُعبان و چوب سامری و عجلِ زر
[...]
در صدف جان دردی نیست به جز دوست دوست
آنکه دل از عشق او زنده بود اوست اوست
نغز درین نه طبق نیست به جز عشق حق
هر چه به جز عشق او نیست به جز پوست پوست
قدسهی قامتان زان چمن آراست راست
[...]
گفتمش: آن آتش است؟ گفت که: نی،روست روست!
گفتمش: آن دود چیست؟ گفت: که آن موست موست
من که بملک جهان، ندهم یک موی او
دل بجهان چون دهم؟ در دل من اوست اوست!
چون شود او جلوه گر، در قدم سرو او
[...]
مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست
او همه مغز است مغز، هر دو جهان پوست پوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.