دلم از شوق تو خونست و ندانم چونست
در درون شوق وصالت ز بیان بیرونست
دیده گریان و جگر خسته و خاطر غمگین
سینه مجروح و دل آشفته و جان محزونست
جمله ذرات سراسیمه و سرگردانند
بهوای تو، اگر لیلی، اگر مجنونست
در دلم شوق تو هر روز فزون می گردد
دل شوریده من بین که چه روز افزونست؟
همه در خاک سر کوی تو دید این دل مست
هرچه در خاصیت باد صبا مکنونست
سرخی گونه ز وصل آمد و زردی ز فراق
غم عشقست که رنگش همه گوناگونست
قاسمی، دولت وصلش بدعا خواهی یافت
باجابت نفس سوختگان مقرونست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس عمیق و شدید عشق خود به معشوق سخن میگوید. او از شوق و درد درونی خود به وصال معشوق صحبت میکند و میگوید که دلش پر از شادی و غم است. هر روز شوق او بیشتر میشود و همه چیز در اطرافش به خاطر عشق به معشوق دچار آشفتگی و سرگشتگی است. او میگوید که رنگ چهرهاش از عشق به وصال سرخ و از فراق زرد شده است. در نهایت، امیدوار است که با دعا و درخواست، به وصل معشوق دست یابد.
هوش مصنوعی: دل من از شوق دیدن تو آکنده از درد و غم است و نمیدانم که این حال چگونه است. احساس شوق و آرزوی وصالت درون من اینقدر عمیق است که نمیتوانم آن را به زبان بیاورم.
هوش مصنوعی: چشمانی پر از اشک و جگری رنجیده، خاطرهای غمگین در ذهن، سینهای آسیبدیده، دلی ناآرام و روحی غمناک دارد.
هوش مصنوعی: تمامی ذرات جهان به خاطر تو مضطرب و سرگردانند، خواه تو لیلی باشی یا مجنون.
هوش مصنوعی: در قلبم علاقهی تو هر روز بیشتر میشود. نگاه کن به دل بیتاب من که چقدر روز به روز بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: این دل شیدا و سرمست، هر آنچه را که در خاصیت و ویژگیهای باد صبا نهفته بود، در خاک سر کوی تو مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: رنگ صورت از وصل معشوق به سرخی گراییده و رنگ پریده از جدایی، نشاندهندهی غم عشق است که تأثیرات مختلفی بر حالت روحی و ظاهری عاشق میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر به درگاه خداوند دعا کنی، به برکت ارتباط نزدیک با او، به خوشبختی و کامیابی دست خواهی یافت و این خواستهها به عشق و آتش اشتیاق دل سوختگان وابسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف لیلی صفتت دام دل مجنونست
عقل بر دانه ی خال سیهت مفتونست
تا خیال لب و دندان تو در چشم منست
مردم چشم من از لعل و گهر قارونست
پیش لؤلؤی سرشکم ز حیا آب شود
[...]
ای دل و دیده دل و دیده من پرخونست
سوزش جان من از شرح و بیان افزونست
چشم نم دیدهام از دور فلک پرخون بود
این زمان از غم هجران تو چون جیحونست
دوستانم به تفقّد همه دستان گویند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.