دیگر از گریه به دل رسم فغان یاد آمد
رنگ پیمانه زدم شیشه به فریاد آمد
دل در افروختنش منت دامن نکشید
شادم از آه که هم آتش و هم باد آمد
تا ندانی جگر سنگ گشودن هدرست
تیشه داند که چه ها بر سر فرهاد آمد
داغم از گرمی شوق تو که صد ره به دلم
همچنان بر اثر شکوه بیداد آمد
خیز و در ماتم ما سرمه فرو شوی ز چشم
وقت مشاطگی حسن خداداد آمد
رفته بودی دگر از جا به سخن سازی غیر
منت از بخت که خاموشی ما یاد آمد
خشک و تر سوزی این شعله تماشا داد
عشق یکرنگ کن بنده و آزاد آمد
دید پر ریخته و از قفسم کرد آزاد
رحم در طینت ظالم ستم ایجاد آمد
بر در یار چه غوغاست عزیزان بروید
خونبها مزد سبکدستی جلاد آمد
داده خونین نفسی درس خیالم غالب
رنگ بر روی من از سیلی استاد آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر احساسات عمیق خود را نسبت به عشق و درد جدایی بیان میکند. او از گریه و فغان سخن میگوید و به تصویر کشیدن احساساتش میپردازد. دلش از شوق و ناراحتی آکنده است و به یاد محبوبش غمگین میشود. او به تضادهای عشق و رنج اشاره میکند و از درد جدایی و آتش عشق سخن میگوید. همچنین به سختیهای عشق و زحمتهایی که برای دستیابی به معشوق باید تحمل کرد، اشاره دارد. در انتها، شاعر از وضعیت مالی و اجتماعی خود و بیعدالتیهایی که بر او رفته، گلایه میکند و تمایل به آزادی از قفس عشق را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دیگر از گریه درد و دل را فریاد نمیزنم. یادم آمد که رنگ پیمانه به یاد میآورم و شیشهها با صدا و فریاد خودم را به یاد میآورند.
هوش مصنوعی: دل در افروختن عشق، منت کسی را نکشید. من از این که با حسرت خود، هم شادمانم و هم آتشین، خوشحالم که هم عشق را احساس میکنم و هم در آن وزش باد را حس میکنم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که درد و سختی را تجربه نکردهای، نمیفهمی که چقدر سنگینی و دشواری در کارهایی هست که برخی افراد انجام میدهند. فقط کسی که در دلش زخمهای عمیق دارد، میداند که چه مصیبتی بر سر فرهاد آمد.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و اشتیاق تو دلم آتش گرفته و این احساس به قدری شدید است که بارها مانند صد بار پیش از این به دلم فشار آورده و مرا آزار میدهد.
هوش مصنوعی: بخور و اشک بریز و در غم ما غرق شو، چون وقت آرایش و Beauty خداوند نزدیک است.
هوش مصنوعی: تو به جایی رفته بودی و حرفی از ما نمیزدی، اما همچنان غم خاموشیمان در دلمان نشسته و به خاطر خوشبختیات هیچکس را سرزنش نمیکنیم.
هوش مصنوعی: عشق میتواند در همه وضعیتها و حالات انسان تأثیر بگذارد، چه در خوشی و شادی و چه در غم و اندوه. این احساس باعث میشود که بنده، در تجلی عشق، احساس آزادی و رهایی کند. بنابراین، عشق باید پاک و یکدست باشد تا فرد به درک واقعی آزادی برسد.
هوش مصنوعی: چشمم پر از اشک است و از قید و بند خود آزاد شدهام. رحم در ذات ظالم، موجب به وجود آمدن ستم شده است.
هوش مصنوعی: در درگاه معشوق چه هیاهویی وجود دارد، که عزیزان به آنجا میروند و میخواهند تا بهای خونشان را بپردازند، چون مزدکاران بیتوجهی و سهلانگاری جلاد نیز به آنجا آمدهاند.
هوش مصنوعی: خونین نفسی به من عطا شده و درس خیال من را شکل داده است. رنگی که بر وجود من نشسته، از تازیانهای است که استاد به من زده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمعِ صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغانِ چمن مست شدند
[...]
عشرت خسرو و شیرین سحرم یاد آید
کوه غم بر دلم از محنت فرهاد آمد
بانگ زنجیر نهادند لقب بی خبران
آهن از ناله مجنون چو به فریاد آمد
گر نه شمشاد گل اندام من از باغ گذشت
[...]
دوشم از سوز فنا با قد خم یاد آمد
شمع در گریه شد و چنگ به فریاد آمد
با همه سنگدلی رحم کنی گر دانی
کز غم هجر توام دوش چه بیداد آمد
رسم تاراج خرابی چو بدید ابر بهار
[...]
تا مرا در نظر آن حسن خداداد آمد
هر سر موی مرا نام خدا یاد آمد
چون دل از دامن صحرای جنون بردارم؟
که سرابم به نظر موج پریزاد آمد
در دل سخت تو بیرحم ندارد تأثیر
[...]
عشق سرکش، به فغان، زین دل ناشاد آمد
این سپندی ست کزو شعله به فریاد آمد
تهمت آلودهٔ عیشیم، که گلشن زادیم
پر و بالی نگشودیم که صیاد آمد
طفل خامیم و ستمکاری ایام ،به ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.