گنجور

 
قاآنی

رنج بیوقت و مرگ بی‌هنگام

پیشکار وبا و طاعون است

چون کسی بی‌محل به خشم آید

زود بگریز ازو که مجنون است

ساده‌رویی که میل باده کند

غالبا خارشیش در کون است

 
 
 
حمیدالدین بلخی

نی که هر روز پایم افزون است

که وثاقم به نزد جیحون است

اثیر اخسیکتی

بخدائی که نفس قدرت او

شمس های رواق گردون است

کاف پیش کرشمه ی قدرش

عاشق طاق ابروی نون است

تا برآرد به آب صدره شام

[...]

عراقی

هیچ داند که حال ما چون است؟

یا ز ما خود دلش دگرگون است؟

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه