حیران کند جمال تو ماه دو هفته را
خجلت دهد رخ تو گل نو شکفته را
دارم چو ماه یکشبه آغوش از آن تهی
تا در بغل کشم چو تو ماهی دو هفته را
باید کنون گریست که دل پاک شد ز غیر
رسمی نکوست آب زدن راه رفته را
بینم به خواب روی تو آری به غیر آب
ناید به خواب تشنهٔ ناکام خفته را
هیچ افتدت که آیی و بازآوری به خلق
از روی و زلف خویش شب و روز رفته را
خاکم به سر که آب دو چشمم بسان باد
گرمی فزود آتش عشق نهفته را
طوفان به چشم من نگر از آن و این مپرس
با دیده اعتبار نباشد شنفته را
سوز دلم ز گریه فزون شد عبث مگوی
کآ بست چاره خانهٔ آتش گرفته را
بنگر بدان دو زاغ که چون بلبلان باغ
در زیر پرگرفته گل نوشکفته را
وان طبله طبله عود که چون حلقه حلقه دود
بر سر کشیده چتر سیه نار تفته را
قاآنیا شه از سخن آبدار خویش
بر خاک ریخت آب سخنهای گفته را
دیریست تا ز غیرت الماس فکر شاه
سوراخ گشته است جگر در سفته را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و احساسات شاعر را در مورد عشق و درد جدایی بیان میکند. شاعر حیران از جمال معشوق است و احساس شرم و خجلت در مواجهه با زیبایی او دارد. او به تنهایی و خالی بودن آغوشش اشاره میکند و میگوید که دلش پاک و خالی از غیر شده است. شاعر در خواب به یاد معشوق است و شکایت میکند که تشنهی دیدار اوست. او به حالت پریشانی خود از عشق میگوید و به تب و تاب این عشق اشاره میکند. در پایان، شاعر از درد جدایی و بیپناهی خود سخن میگوید و ابراز میکند که مدت زیادی است که جگرش از غم عشق آسیب دیده است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو آنقدر چشمنواز است که حتی ماه دو هفتهای هم دچار حیرت میشود و چهرهات، گل تازه شکفته را هم شرمنده میکند.
هوش مصنوعی: من مانند ماه یک شبه، در آغوشم چیزی برای نگه داشتن ندارم، تا بتوانم تو را مانند ماهی که دو هفته در آغوشم است، در آغوش بگیرم.
هوش مصنوعی: اکنون باید برای از دست رفتن چیزی گریه کرد، زیرا دل پاک و بیغش شده است و این ناپسند است که به دنبال بازگرداندن گذشتهای رفته باشیم.
هوش مصنوعی: در خواب، چهرهات را میبینم، اما غیر از آب، چیز دیگری به آن خواب تشنه و ناامید نمیرسد.
هوش مصنوعی: آیا هیچ وقت به یاد میآوری که چگونه با چهره و موهایت شب و روز را به خلق بازگردانی؟
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که دارم، اشکم مثل گرمای باد، آتش عشق پنهان در وجودم را بیشتر میکند.
هوش مصنوعی: به طوفان در چشمان من نگاه کن و از این و آن نپرس، چرا که با دیدهای درست نمیتوان به آنچه شنیدهام اعتماد کرد.
هوش مصنوعی: دل من از شدت گریه به شدت میسوزد، بیهوده نگویید که برای خانهای که آتش گرفته، راهچارهای پیدا نشده است.
هوش مصنوعی: به دو زاغ نگاه کن که مانند بلبلها در باغ، زیر پرشان گلهای تازه شکفته را پنهان کردهاند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف صدای دلنشین و دلخراش ساز عود میپردازد که با دودی حلقهوار و مهآلود مشابه به چتری سیاه، فضای دلگیر و سوزناکی را به تصویر میکشد. این تصویر نشاندهندهی شور و شعف یا عواطف عمیق انسانی است که با موسیقی میآشوبد.
هوش مصنوعی: قاآنی، ای شاه! از سخنان شیرین و دلنشین خود، گنجینهای از کلمات را بر زمین نهاد.
هوش مصنوعی: مدتهاست که از شدت غیرت و فکر عمیق شاه، قلب من آسیب دیده و در اشتیاقی غیرقابل تحمل قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر روز جویم آب رخ روز رفته را
گویم به فخر ننگ ز مردم نهفته را
لب بستم از سخن که درین مجمع نفاق
به یافتم ز گفته حدیث نگفته را
هرگز شب امید به دوران من ندید
[...]
بیداد رفت لاله بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.