خسروا ای کت ایزد متعال
نافریدست در زمانه حمال
دولتی بیکران ترا داده
کش همه چیز هست غیر زوال
بحر در جنب جود تو شبنم
کوه در نزد حلم تو مثقال
سیم و زر را به دور دولت تو
نشناسد کسی ز سنگ و سفال
مر مرا هست چاکری که بود
در مدیحش زبان ناطقه لال
لب او ساغریست از یاقوت
از می لعل رنگ مالامال
گر خورد خون من حلالش باد
خوردن خون اگرچه نیست حلال
راستی سرو و ماه را ماند
قد و رخسارش ازکمال و جمال
چشم و مژگان او بهم دانی
به چه ماند به تیر خورده غزال
خلقی از فکر موی او شب و روز
خیلی از یاد خال او مه و سال
با تنی همچو موی مویاموی
با قدی همچو نال نالانال
خال در طاق ابرویش گویی
جا به محراب کعبه کرده بلال
عقل گفت از خیال او بگذر
تا نگردی اسیر خیل خیال
عشقگفتا زهی فراست عقل
که تصورکند خیال محال
روی او کرده مر مرا حیران
بر چه بر صنع قادر متعال
ورنه یکتا خدای داند و بس
که نیم پایبست طره و خال
به خداییکه صبح و شامکنند
شکر آلای او نساء و رجال
به کریمی که گسترد شب و روز
بر سیاه و سفید خوان نوال
که بود مر مرا ز پاکی اصل
پاس شرع رسول در همه حال
هست القصه زان سهی بالا
مر مرا از بلا فراغت بال
من و او هر دو بیهمالستیم
او به حسن و جمال و من به کمال
شَعر او مشک و شِعر من شکر
آن مبرا ز مثل و این ز مثال
شَعر او بر بنای شرع کمند
شعر من بر به پای عقل عقال
او چو برقع ز رخ براندازد
تا که بفریبدم به غنج و دلال
من چنان ساز شعر ساز کنم
که دگرگون شود ورا احوال
تنگ بر خدمتم میان بسته
چون به قصر تو قیصر و چیپال
من نخواهم ز بخت الا او
او نخواهد ز شاه الا شال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است که شاعر به توصیف محبوب خویش میپردازد. او محبوب را به ایزد متعال تشبیه کرده و عظمت و جود او را ستایش میکند. شاعر از ویژگیهای ظاهری محبوب، مانند قد و زیبایی چهرهاش، سخن میگوید و عشقش را امری ناممکن و فراتر از عقل دانسته است. در حالی که عقل به او میگوید از خیال محبوب بگذرد، عشق او را به پیروی از احساساتش ترغیب میکند. شاعر به این نکته اشاره دارد که هر دو (او و معشوق) به نوعی کامل و بینقص هستند و به همدیگر وابستهاند. در نهایت، شعر بیانگر عمیقترین احساسات انسانی و جاذبههای عاشقانه بین دو فرد است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ای عزیز، در این زمانه، حمالی (که به معنای بارکش است) به عنوان یک نعمت از جانب خداوند برگزیده شده است. در اینجا به اهمیت و جایگاه افرادی که بارهای سنگین زندگی را به دوش میکشند، اشاره میشود و این که در نظر خداوند، این کار ارزشمند و محترم است.
هوش مصنوعی: خداوند سلطنتی بیپایان به تو عطا کرده است؛ همه چیز در اختیار توست و تنها چیزی که نیست، زوال و فناست.
هوش مصنوعی: دریا در برابر سخاوت تو مثل شبنمی در کنار کوه است، و صبر و بردباری تو ارزشی بیشتر از یک مثقال دارد.
هوش مصنوعی: هیچ کسی ثروت و جلال تو را با چیزهای بیارزشی چون سنگ و سفال مقایسه نمیکند.
هوش مصنوعی: شخصی برای من وجود دارد که در تعریف و ستایش او، حتی زبان ناطق هم ناچار است سکوت کند.
هوش مصنوعی: لب او همچون جامی است از سنگ یاقوت، پر از شراب لعلین که رنگش زیبا و دلنواز است.
هوش مصنوعی: اگر کسی خون من را بنوشد، خداوند خوردن خون او را حلال کند، هرچند که در واقع خوردن خون حرام است.
هوش مصنوعی: سرو و ماه به خاطر زیبایی و قامت دلربایشان به یادمان میآیند؛ زیبایی و ظاهر دلنشین آنها از کمال و زیبایی واقعی حکایت دارد.
هوش مصنوعی: چشمان و مژههای او را چنان میدانید که مانند غزالی است که به تیر خورده است.
هوش مصنوعی: جمعی در تمام طول روز و شب، به یاد خال و زیبایی او مشغول فکر کردن هستند و این زیبایی همیشه در ذهنشان نقش بسته است.
هوش مصنوعی: دارم بدنی نرم و لطیف مثل مو و قدی بلند و باریک مانند چنگال.
هوش مصنوعی: خال در بالای ابرویش به گونهای است که انگار در محل مقدس کعبه قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: عقل به تو میگوید از خیال او فاصله بگیر تا گرفتار اوهام و خیالات نشوی.
هوش مصنوعی: عشق گفت: چه روشنبینی است عقل که میتواند چیزهای غیرممکن را در ذهن مجسم کند.
هوش مصنوعی: بر چهره او نگاهی انداختهام و در حیرت ماندهام که چگونه این زیبایی از دست خداوند قادر و توانا خلق شده است.
هوش مصنوعی: تنها خداوند است که همه چیز را میداند، و هیچ چیز دیگری به اندازهی زیبایی و جذابیت موی بافته و خال صورت نمیتواند انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: به خدایی که صبح و شب برای نعمتهایش سپاسگزاری میکنند، مردان و زنان.
هوش مصنوعی: به بخشندگیای که روز و شب را بر همه افراد، چه سفید و چه سیاه، به公平 و فراوانی میدهد.
هوش مصنوعی: کیست که به خاطر خلوص نیت و پاکی ریشهاش، همواره به قوانین و دستورات پیامبر احترام بگذارد؟
هوش مصنوعی: خلاصه اینکه، آن موجود بلند قامت باعث نجات من از مشکلات و رنجها شده است.
هوش مصنوعی: من و او هر دو از یک جنسیم؛ او زیبا و با جذبه است و من نیز در کمال و رشد شخصی خودم پیشرفت کردهام.
هوش مصنوعی: شعر او مانند مشک خوشبو و شعر من مانند شکر شیرین است؛ شعر او بینظیر و خاص است و شعر من، قابل مقایسه با دیگران نیست.
هوش مصنوعی: شعر او بر اساس قوانین و اخلاقیات دینی ساخته شده است، اما شعر من بر اساس تفکر و عقل استوار است.
هوش مصنوعی: او وقتی که چادر از روی صورتش کنار بزند، میخواهد با ناز و عشوهاش مرا فریب دهد.
هوش مصنوعی: من شعری میسازم که به گونهای باشد که اوضاع و احوال مخاطب را تغییر دهد.
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و محدودیتها، احساس میکنم که به همان اندازهای که تو در قصر خود میدرخشی، من هم به نوعی در کنار تو هستم.
هوش مصنوعی: من از سرنوشت چیزی جز او نمیخواهم، و او هم از پادشاهی چیزی جز شال نمیخواهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ندانی ره حرام و حلال
نشمرد کس ترا ز اهل کمال
شاد باش ای هیون آخته یال
هیکل کوه کوب و هامون مال
از پیت کوس خورده کوه ثبیر
وز تکت کاخ خورده باد شمال
بوده با رنگ وقت تک همسر
[...]
میل کرد آفتاب سوی شمال
روز فرسوده را قوی شد حال
باد بر شاخ کوفت شاخ درخت
خاک در بیخ دوخت بیخ نهال
کوه در آب رفت از آتش میغ
[...]
مگر آن بخت یابم از اقبال
کافکنم رخت در جهان کمال
ای جناب تو قبلهٔ اقبال
حضرت تو مخیم آمال
دین اسلام را کمال تویی
از تو مصروف باد عین کمال
تو ابو القاسمی بکنیت و هست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.