ای که رای روشنت آیینه گیتی نماست
هیچ سری نیست کز رای تو باشد در حجاب
در نقاب عنبرین هر دم عروس خامه ات
شاهد صد راز را از چهره می گیرد نقاب
ملک دانش راست از طرز مثالت انتظام
گنج معنی راست از مفتاح کلکت فتح باب
سرورا عمریست در تن جان بر لب آمده
می کند در آرزوی پای بوست اضطراب
آرزوی دولت پابوس خدام درت
می رباید روز و شب از دل قرار از دیده خواب
در بلای دوریت معذورم از ضعف بدن
چون کنم ناچار می باید کشیدن این عذاب
گرچه دورم غافل از عرض نیازی نیستم
شد نیاز من بدرگاه تو بیرون از حساب
می نویسم حال دل اما نمی بخشد اثر
می فرستم شرح غم اما نمی آید جواب
چند از خاک درت بوی رعایت نشنوم
پیش تو تا کی دعای من نباشد مستجاب
وه چه باشد گر کند نام مرا کلکت رقم
وه چه باشد گر کنی در ذکر من کسب ثواب
هست دریا را چنان عادت که از نزدیک و دور
می کند ارباب حاجت را بفیضی کامیاب
هر که نزدیک است او را می دهد در از صدف
بهر دوران نیز آبی می فرستد پا سحاب
چشمه خورشید هم در طبع دارد حالتی
می دهد هم دور و هم نزدیک خود را آب و تاب
نی همین در آسمان مه می ستاند نور از او
در زمین هم می برد از آتش او لعل آب
ای که هم از آفتاب افزون هم از دریا بهی
باش در احسان به از دریا فزون از آفتاب
به ز نزدیکان خود بر من که دورم رحم کن
بر گناه دوریم منگر مکن بر من عتاب
گرچه دورم از تو دارم بیشتر چشم کرم
مه ز مهر از دور بهتر می کند نور اکتساب
از تو بر من گر رسد توقیع لطفی دور نیست
بر زمین از آسمان رسم است تنزیل کتاب
تا زمین را در جبلت هست امکان ثواب
تا فلک را هست عادت در طبیعت انقلاب
روی دولت را ز درگاهت نباشد انحراف
رای رفعت را ز فرمانت نباشد اجتناب
جز دعایت نیست اوراد فضولی روز و شب
کار او اینست و بس والله اعلم باالصواب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن در Bitter Poetry به بررسی عشق و ارتباط بین بنده و معشوق میپردازد. شاعر به روشنی بیان میکند که هیچ کس نمیتواند از ناز و لطف معشوقی که نور و آگاهی را به ارمغان میآورد، پنهان بماند. او از عذاب دوری و آرزوی دیدار معشوق شکایت میکند و اذعان دارد که نیازش به او فراتر از آن است که در کلمات بگنجد. همچنین، شاعر از امید به پاسخ معشوق و برآورده شدن دعاهایش میگوید و درخواست دارد که با وجود دوریاش، از مهربانیاش بر او نبخشند. در نهایت، او بر این باور است که هیچ چیز جز دعا و ذکر معشوق، روز و شب او را پر کرده و فقط از لطف و رحمت معشوق امید دارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که اندیشهات مانند آیینهای روشن است و جهان را نشان میدهد، هیچ سر و عقلی نیست که از اندیشه تو پنهان باشد.
هوش مصنوعی: در هر بار که عروسی با لباس خوشبو و افسونگری دیده میشود، رازهای زیادی از چهرهاش نمایان میشود که از پشت نقابش میافتد.
هوش مصنوعی: فرمانروایی علم و دانش از الگوی تو گرفته میشود، و گنجینهی معانی از کلید تو آغاز میشود.
هوش مصنوعی: سالیان درازی است که جان سرور در انتظار رسیدن به تو به لب آمده و در آرزوی نزدیکی به پایت دچار اضطراب است.
هوش مصنوعی: آرزو برای برخورداری از نعمتهای درگاه تو، بهطور مداوم، آرامش دل و خواب را از من میگیرد.
هوش مصنوعی: در غم دوری تو مجبورم که این درد را تحمل کنم، هرچند که بدنم ضعیف شده است و از این وضعیت رنج میبرم.
هوش مصنوعی: هرچند که از تو دور هستم و نمیدانم به چه چیزی نیاز دارم، اما نیازی که دارم به درگاه تو میرسم و فراتر از محاسبات و شمارشهاست.
هوش مصنوعی: احساسات و حال دل خود را مینویسم، اما هیچ تأثیری نمیگذارد. غم و اندوه خود را برایت توضیح میدهم، اما هیچ پاسخی دریافت نمیکنم.
هوش مصنوعی: چند بار باید از خاک در خانهات عطر رعایت و محبت را نشنوم؟ تا کی دعاهایم به اجابت نرسد؟
هوش مصنوعی: برایم چه اهمیتی دارد اگر نامم را بخوانی یا در ذکر من اجر و ثواب بدست آوری، در واقع، ارزش این کارها به خودشان بستگی دارد.
هوش مصنوعی: دریا به گونهای عادت کرده که به همه کسانی که نیاز دارند، از نزدیک یا دور، کمک میکند و آنها را به خواستههایشان میرساند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به حق نزدیکتر است، خداوند او را به طور مستمر از لطف و نعمتهای خود بهرهمند میکند، مانند آبی که از ابرها فرود میآید و به دورانهای مختلف میرسد.
هوش مصنوعی: چشمه خورشید به گونهای است که حالتی خاص به اطرافش میبخشد و این حالت بر روی چیزهایی که دور و نزدیکش هستند، تأثیر میگذارد و به آنها زندگی و زیبایی میدهد.
هوش مصنوعی: نی در آسمان ماه نور خود را میگیرد و در زمین هم از آتش او، لعلهای آبی به وجود میآید.
هوش مصنوعی: ای کسی که در بخشندگی و نیکی، از آفتاب هم بیشتر و از دریا بزرگتر هستی، بدان که احسان و لطف تو از دریا هم فراتر است و نیکوکاریات به مراتب بیشتر از تابش آفتاب است.
هوش مصنوعی: به خاطر فاصلهام از تو، بر من رحم کن و به گناهانم نگاه نکن. لطفاً از دوریام خشمگین نشو و خویشتنرسی کن.
هوش مصنوعی: با اینکه از تو دور هستم، اما محبت و مهربانیات را بیشتر احساس میکنم. نور محبتت حتی از فاصله هم بهتر به دلم میتابد.
هوش مصنوعی: اگر نامهای از تو به من برسد، امید میرود که لطفی باشد. به زمین از آسمان، نازل شدن کتابها رایج است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمین در فطرت خود ظرفیت پاداش را دارد، آسمان هم به طور طبیعی دچار تغییر و تحول است.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به کامیابی و خوشبختی، هیچ انحرافی از درگاه تو وجود ندارد و نمیتوان از دستورات تو دوری جست.
هوش مصنوعی: جز دعای تو چیز دیگری نیست که در روز و شب به آن پرداخته شود و کار او تنها همین است و بس. خداوند بهتر میداند که صحیح چیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهریار دادگستر خسرو مالک رقاب
آنکه دریا هست پیش دست احسانش سراب
آسمان جود گشت و جود ماه آسمان
آفتاب ملک گشت و ملک چرخ آفتاب
بنگر اکنون با خداوند جهان شاه زمین
[...]
تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب
گه ز دل در آتش تیزم گه از چشم اندر آب
عشق تو باچار چیزم یار دارد هشت چیز
مرمرا هر ساعتی زین غم جگر گردد کباب
با رخم زر و زریر و با دلم گرم و زحیر
[...]
مهترا ، هر چند شعرم زان هر شاعر بهست
تا توانستم نکردم من ز شعری اکتساب
قصد آن دارم که دامن در چنم زین روز بد
روز خوب خویش جویم بر ستوری چون عقاب
تا همی خوانم کتاب و تا همی جویم شراب
[...]
سر و بالایی که دارد بر سر گل مشک ناب
آفت دلهاست و اندر دیدهام چون آفتاب
روی رنگینش چو ماه تافته بالای سرو
زلف مشکینش چو مشک تافته بر ماهتاب
صبر از آن خواهم همی تا عشق او پوشم به صبر
[...]
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.