گلرخا، نوش لبا، سیم برا، سرو قدا
ما بدا قبلک ما فیک من الحسن بدا
من نه اینم که دهم غیر ترا در دل ره
اکره الشرک فلا اشرک ربی احدا
در راه عشق بتان بود تردد دشوار
کیف لا احمد من سهل امری و هدا
ذوق عشقت که ز روز ازلم همره بود
طاب لی یجعله الله رفیقی ابدا
گم شدم در طلب کعبه مقصود ای خضر
بمن گم شده راهی بنما بهر خدا
نقد جان نیست روا صرف شود بی وجهی
بنما بهر خدا روی که سازیم فدا
چند پرسی که چه شد حال فضولی بی من
چه شود حال کسی کز تو فتادست جدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دست تقدیر دو دستی ز تنش کرد جدا
که بدی دست خدا
چشم تحقیق گشا تا که بینی بملا
همه را عاجز و بیچاره چه شاه و چه گدا
اعمی آن نیست که از دیده بود نابینا
اعمی آنست که نبود نظرش سوی خدا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.