امشب ز روی مهر مهی در سرای ماست
کز یمن مقدمش سر مه زیر پای ماست
ای عشق پا به تارک جمشید سودهایم
تا سایهٔتو بر سر خورشیدسای ماست
ما از ازل رضا به قضای خدا شدیم
زان تا ابد رضای قضا در رضای ماست
عهدی نبستهایم که در هم توان شکست
سختی که هیچ سست نگردد وفای ماست
منت خدای را که غم روی آن پری
بیگانه از شماست ولی آشنای ماست
جان میدهیم و ناز طبیبان نمیکشیم
زیرا که درد او به حقیقت دوای ماست
تا ریخت خون ما لب یاقوت رنگ دوست
کون و مکان کنایتی از خون بهای ماست
بالاتریم ما ز سکندر به حکم آنک
آیینه، عکسی از دل گیتی نمای ماست
یک شب قدم ز چاه طبیعت برون گذار
تا بنگری صفای فلک از صفای ماست
گفتم که عیسی از چه کند زنده مرده را
گفتا نتیجهٔ نفس جانفزای ماست
گفتم هنوز بی تو فروغی نمردهاست
گفتا بقای زندهدلان از بقای ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی معشوق پرداخته و بیان میکند که عشق و حضور معشوق، دنیای شاعر را پر از نور و زندگی کرده است. شاعر از مقام و عظمت عشق سخن میگوید و میگوید که خوشبختی و رضایت زندگی در قبول قضا و قدر الهی نهفته است. همچنین اشاره میکند که هیچ پیمانی با عشق وجود ندارد که بتوان آن را شکست، زیرا وفا و تعهد در عشق پایدار است. شاعر به راز شفا و زندگی در عشق اشاره کرده و بیان میکند که از عشق و ارتباط با معشوق برکت و حیات میگیرد. در نهایت، به این نکته میرسد که وجود معشوق، دلیلی بر حیات و نورانیت زندگی است، حتی در غیاب او.
هوش مصنوعی: امشب چهرهی زیبا و مهربانی در خانهی ماست که به خاطر حضور او، نور و روشنایی مثل ماه در زیر پاهای ما گسترده شده است.
هوش مصنوعی: ای عشق، ما به اوج قدرت و عظمت دست یافتهایم تا سایهٔ تو بر سر زندگیمان باشد.
هوش مصنوعی: ما از همان ابتدا با تقدیر الهی خود را سازگار کردیم و از آن زمان به بعد، همواره راضی به سرنوشت خود هستیم.
هوش مصنوعی: ما هیچ پیمانی نبستهایم که بتوانیم آن را به آسانی بشکنیم؛ وفاداری ما به قدری محکم است که هیچ سختی نمیتواند آن را تضعیف کند.
هوش مصنوعی: شادمانم که غم صورت آن پری غریبهای که برای شما ناآشناست، اما برای من آشنا و نزدیک است.
هوش مصنوعی: ما جان خود را فدای عشق میکنیم و از ناز و محبت پزشکان فاصله میگیریم، زیرا درد و رنج ما در واقع درمان و تسکین ماست.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سپاسگزاری و ارزش خون ما در عشق و وفاداری به محبوبی است که رنگ یاقوت در لبانش نمایان است. وجود او نشاندهنده بهایی است که برای عشق و محبت خود پرداختهایم.
هوش مصنوعی: ما از سکندر بالاتر هستیم، زیرا مانند آینهای هستیم که تصویر دل جهان را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: یک شب از محدودیتهای دنیای مادی خارج شو تا این را ببینی که زیبایی آسمان و جهان برآمده از زیبایی درون ماست.
هوش مصنوعی: گفتم عیسی چگونه مرده را زنده میکند؟ او پاسخ داد که این کار نتیجهی نفس و روح پرتوان ماست.
هوش مصنوعی: گفتم که هنوز بدون تو، زندگی روشنایی ندارد. او پاسخ داد که زندگی زندهدلها به وجود ما وابسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست
جائی سرای تست که جای سرای نیست
وانگه در سرای تو خلوتسرای ماست
گرما خطا کنیم عطای تو بیحدست
[...]
داری دلا خبر تو که دردش دوای ماست
لعل لبان دلکش او آشنای ماست
سروی چو قامت تو ندیدم به راستی
بالا نگویمش صنما کان بلای ماست
گفتم بنه به دیده قدش تا ببوسمش
[...]
صبح گشاده رو در دولتسرای ماست
چرخ کبود، خانه چینی نمای ماست
هر کس که فرد شد ز جهان پیشوای ماست
برخاست هر که از سر دنیا لوای ماست
ما را نمی توان به عصا و ردا فریفت
[...]
دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست
شمعیم و زود کشتن ما خونبهای ماست
در عاشقی به اوج توکل رسیده ایم
از فیض فقر بال هما بوریای ماست
درکشتی حباب کشیدیم رخت خویش
[...]
در خانه ای که جای کسی نیست جای ماست
بامی که بر هواست بنایش بنای ماست
لنگر، جفا و صبر و هوا جذب و موج، اشک
خون بحر و دل سفینه و غم ناخدای ماست
آن را که احتیاج نباشد به بندگی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.