گنجور

 
فروغی بسطامی

تا حلقهٔ زنجیر دل آن زلف دراز است

درهای جنون بر من سودازده باز است

شور دل فرهاد شکر خندهٔ شیرین

تاج سر محمود و کف پای ایاز است

چشمی که تویی شاهد او محو تماشا

جایی که تویی قبلهٔ او گرم نماز است

زان عمر من و زلف تو کوتاه و بلند است

زیرا که به هر ورطه نشیب است و فراز است

صیدی که به چنگ تو نیفتاد چه داند

حال دل آن صعوه که در چنگل باز است

گر خشم کند لعبت منظور وگر ناز

صاحب نظر آن است که در عین نیاز است

سوز دل عشاق ز پروانه بپرسید

کز شمع فروزنده مهیای گداز است

تشویش جزا با همه تقصیر نداریم

چون خواجهٔ بخشندهٔ ما بنده‌نواز است

نازنده درآمد ز در آن شوخ فروغی

هنگام نیاز من و هنگامهٔ ناز است

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عراقی

ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟

کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است

آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص

خود جان و جهان نغمهٔ آن پرده‌نواز است

عالم چو صدایی است ازین پرده، که داند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عراقی
حافظ

اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است

زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

خُم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

وان می که در آن جاست حقیقت، نه مجاز است

از وی همه مستی و غرور است و تکبر

[...]

حیدر شیرازی

المنة لله که در میکده باز است

زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است

خمها همه در جوش و خروشند ز مستی

و آن می که در آنجاست حقیقت نه مجاز است

از وی همه مستی و غرورست و تکبر

[...]

حسین خوارزمی

تا عشق توام بدرقه راه حجاز است

اندر حرم وصل دلم محرم راز است

احرام در دوست چو از صدق ببستیم

در هر قدمی کعبه صد گونه نیاز است

عمریست که از آتش سودای تو چون شمع

[...]

امیرعلیشیر نوایی

تا کوثر و فردوس ره دور و دراز است

وان عیش غنیمت که در میکده باز است

از ناز مران رخش پی قبل که هر سو

بر خاک ره افتاده سر اهل نیاز است

بنگر به حباب می گلرنگ که در دور

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه