تا خانهٔ تقدیر بساط چمن آراست
نشنید کس از سروقدان یک سخن راست
هر جا گذری اشک من از دیده پدیدار
هر سو نگری روی وی از پرده هویداست
ماییم و جهانی که نه بیم است و نه امید
ماییم و نگاری که نه زیر است و نه بالاست
ماییم و نشاطی که نه پیدا و نه پنهان
ماییم و بساطی که نه جام است و نه میناست
در پردهٔ تحقیق نه نور است و نه ظلمت
در عالم توحید نه امروز و نه فرداست
در دیر و حرم نور رخش جلوه کنان است
نازم صنمی را که هم این جا و هم آنجاست
چشم من دل سوخته سرچشمهٔ خون شد
کاش آن رخ رخشنده نه میدید و نه میخواست
هم با سگ کوی تو شهان را دل الفت
هم با خم موی تو جهان را سر سوداست
هم شیفتهٔ حسن تو صد واله بی دل
هم سوختهٔ عشق تو صد عاشق شیداست
هم نسخهٔ لطف از تن سیمین تو ظاهر
هم آیت جور از دل سنگین تو پیداست
المنة لله که همه بزم فروغی
دلبند و دلآویز و دلآرام و دلآراست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف مقام عشق و جذابیت معشوق میپردازد. شاعری در فضایی از امید و ناامیدی در جستجوی حقیقت و زیبایی است. او از درد و اشک خود سخن میگوید و به تضادهایی که در عشق تجربه میکند، اشاره میکند. با وجود احساسات عمیق و تردیدهایش، زیبایی و نور معشوق در دلش تجلی دارد. شاعر دلبستگی و دلدادگی به معشوق را با عمیقترین احساساتش بیان میکند و در نهایت از بزم عشق میگوید که در آن همه چیز به شکل زیبایی با هم آمیخته شده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که سرنوشت باغی زیبا برپا کرده بود، هیچکس از قدبلندان خبری درست و معنادار نشنید.
هوش مصنوعی: هر جا که میروم، اشک من دیده میشود و وقتی که نگاه میکنم، چهره یار از پشت پرده نمایان است.
هوش مصنوعی: ما در جهانی زندگی میکنیم که نه از چیزی میترسیم و نه به چیزی امید داریم. در کنار نگاری هستیم که نه به پایین مربوط است و نه به بالا.
هوش مصنوعی: ما حال و هوایی داریم که نه به وضوح مشخص است و نه کاملاً پنهان. ما در جمعی هستیم که نه جام شرابی دارد و نه ظرف خاصی، بلکه تنها خود ما هستیم.
هوش مصنوعی: در جستجوی حقیقت، نه روشنایی وجود دارد و نه تاریکی. در دنیای یگانگی خدا، نه زمان حال وجود دارد و نه زمان آینده.
هوش مصنوعی: در محل عبادت و مکان مقدس، نور چهرهات درخشان است. من به زیبایی یاریای میبالم که هم در اینجا حضور دارد و هم در آنجا.
هوش مصنوعی: چشمان من که از درد و رنج سوختهاند، به من خون میریزند. ای کاش آن چهرهی زیبا را نه میدیدم و نه آرزوی دیدنش را داشتم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به محبت و جذابیت معشوق اشاره میکند. او میگوید که حتی در کنار یک سگ در کوی معشوق، دل شاد و خوشی دارد و این نشاندهندهی قدرت محبت است. همچنین، زیبایی و جذابیت موهای معشوق باعث میشود که تمام جهان برای شاعر ارزشمند و دلنشین به نظر برسد. به طور کلی، احساسات عمیق و شگفتانگیز عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: بسیاری به زیبایی تو مجذوب شدهاند و بیقرارند و بسیاری دیگر در آتش عشق تو سوخته و شیدا شدهاند.
هوش مصنوعی: لطف و مهربانی تو همچون نسخهای از زیبایی در دل و ظاهر تو نمایان است و در عین حال چهرهای از درد و سختی از قلب سنگین تو به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: سپاسگزاری ویژهای از خداوند دارم که همگی در فضای خوش و دلنشینی قرار داریم که قلبها را شاد و آرام میکند و زیبایی خاصی به آنها میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست، پیروزی آنجاست
ساقی، تو بده باده ومطرب تو بزن رود
تا می خورم امروز، که وقت طرب ماست
می هست ودرم هست و بت لاله رخان هست
[...]
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
گویند عقابی به در شهری برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بیاراست
ناگه ز یکی گوشه ازین سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
[...]
ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
رای تو چو خورشید، درخشنده و والاست
گر دهر مُهَنّاست بدین عید همایون
این عید همایون به بقای تو مهناست
عالم به تو خرم شد و گیتی به تو روشن
[...]
شب هست و شراب هست و عاشق تنهاست
برخیز و بیا بتا که امشب شب ماست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.