وه که گر یک شب پس از عمری به خوابت دیدمی
آن هم از بخت سیه گرم عتابت دیدمی
خون ناحق کشتگانت را غرامت دادمی
تیغ بر دست ار به فردای حسابت دیدمی
من که مستم دایم از یاد لب میگون تو
تا چه مستی کردمی گر در شرابت دیدمی
چون پری بگرفته گو بر تن بدرد پیرهن
جامه را بدریدمی گر بی حجابت دیدمی
گر به تلخی جان شیرینم نمیآمد به لب
کام دل کی از لب شیرین جوابت دیدمی
بی خبر گردیدمی از خویش تا روز جزا
گر شبی در بزم خود مست و خرابت دیدمی
سجده کردی آستانم را به عزت آسمان
بی نقاب ار چهره چون آفتابت دیدمی
ثبت کردی مشتری منشور عالی جاهیم
گر سر امید خود را بر جنابت دیدمی
رشتهٔ صبر مرا از هم گسستی دست عشق
هر کجا با طرهٔ پرپیچ و تابت دیدمی
روزی از دیدار جانان حاجتم گشتی روا
ای دعای نیم شب گر مستجابت دیدمی
روی و لعلش دیدهای روزی فروغی بی خلاف
ور نه کی گاهی در آتش گه در آبت دیدمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساسات عمیق عاشقانه و آرزوهای شاعر را به تصویر میکشد. در آغاز، شاعر از لحظهای صحبت میکند که در خواب معشوقش را میبیند و این تجربه را به عنوان یک اتفاق نادر و ارزشمند توصیف میکند. او به وضوح احساس درد و غم ناشی از جدایی و مرگ نزدیکان خود را نشان میدهد.
شاعر به یاد لبان میگون معشوقش میافتد و اشتیاقش را برای دیدن او بیان میکند و اینکه چگونه ممکن است تحت تأثیر زیبایی او قرار بگیرد. او همچنین به اهمیت دیدار با معشوق و اثر آن بر روح و روانش تأکید میکند. در نهایت، شاعر در آرزو برای ملاقات با معشوقش میگوید که اگر چنین دیداری اتفاق میافتاد، مشکلات و دردها برایش به آسانی حل میشدند.
این شعر به طور کلی تصاویری از عشق، امید، و دردهای ناشی از جدایی را در قالبی زیبا و شاعرانه ارائه میدهد.
هوش مصنوعی: اگر یک شب بعد از سالها تو را در خواب میدیدم، آن هم در حالی که از حظ بد خود، با تندی و خشم تو مواجه میشدم.
هوش مصنوعی: اگر میدیدم که حسابی برای خون ناحق کشتهشدگان تو در فردا وجود دارد، با شمشیری در دستم غرامتی میدادم.
هوش مصنوعی: من همیشه به خاطر یاد لبهای زیبای تو مست و مغرور هستم. حالا اگر در شرابت میدیدمت، نمیدانم چه حالی به من دست میداد و چقدر بیشتر مست میشدم.
هوش مصنوعی: وقتی که پری زیبایی را دیدم، بر تنش حس حسرت به من دست داد. اگر تو را بدون پوشش میدیدم، به خاطر جذابیتت، لباسهایت را پاره میکردم.
هوش مصنوعی: اگر زندگی من به تلخی نمیرسید، هرگز نمیتوانستم از لب شیرین تو پاسخ دلنشینی دریافت کنم.
هوش مصنوعی: من از خودم بیخبر شدم تا روز قیامت، اگر شب در مهمانیام مست و در حال نشئگی میدیدم.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر احترام و بزرگی آسمان، پیشانیات را به زمین میسازم، ای کاش چهرهات را چون خورشید بیپرده میدیدم.
هوش مصنوعی: تو صفات و ویژگیهای بزرگ و باارزشی را در من ثبت کردی. اگر در جستجوی آرزوهایم تو را میدیدم، شوق و امیدم بیشتر میشد.
هوش مصنوعی: محبت تو باعث شد صبر و تحمل من از بین برود، زیرا هرجا که تو را میبینم، با زیبایی و جذابیت خاصی که داری، نتوانم خودم را کنترل کنم.
هوش مصنوعی: روزی از ملاقات محبوب، آرزوهایم برآورده شد. ای دعای نیمه شب، ای کاش پاسخ دعایت را میدیدم.
هوش مصنوعی: برای یک بار هم که شده، زیبایی و جذابیت او را دیدم، اما اگر این نور و درخشش او نبود، چگونه میتوانستم لحظهای او را در آتش عشق و یا در آب ترسیم کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی
سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی
روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر
گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی
گر مرا عشقت به سختی کشت سهل است این قدر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.