گه جلوهگر ز بام و گه از منظر آمدی
از هر دری به غارت دلها درآمدی
تا دل نیابد از تو خلاصی به هیچ راه
گه راهزن شدی و گهی رهبر آمدی
دلهای مرده زندگی از سر گرفتهاند
تا چون مسیح با لب جان پرور آمدی
پیراهن حیای زلیخا دریده شد
تا در لباس یوسف پیغمبر آمدی
ایمن ز خیل فتنه نشد هیچ کشوری
تا با سپاه غمزه به هر کشور آمدی
با صد جهان نیاز تو را بر در آمدم
تا با هزار ناز مرا در بر آمدی
غیرت کشید رشته جان را ز پیکرم
تا هم چون جان رفته به هر پیکر آمدی
تا اهل دل به آمدنت جان فدا کنند
نیکو ز بزم رفتی و نیکوتر آمدی
زان رو به خدمت تو کمر بسته آفتاب
کز جان غلام شاه فریدون فر آمدی
تاج الملوک ناصردین شه که آسمان
میگویدش که بر همه شاهان سرآمدی
شاها کنون نیاز فروغی قبول کن
کز فر بخت نازش هفت اختر آمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ورود محبوب و دلخواهی است که با زیبایی و جذابیتهایش دلها را میرباید. شاعر به توصیف آمدن محبوب از زوایای مختلف میپردازد و میگوید که هر بار که او سر میزند، دلها را به تسخیر خود درمیآورد. محبوب گاهی همچون راهزن، گاهی چون هدایتگر و گاهی به عنوان مسیح که زندگی را احیا میکند، توصیف میشود. او به وضوح خود را نشان نمیدهد، و هر بار که ظاهر میشود، جاذبهاش بیشتر میشود. در نهایت، شاعر از محبوب میخواهد که پاسخ نیازهای او را بپذیرد و به او توجه کند، زیرا او، بزرگترین والاییها را به همراه آورده است.
هوش مصنوعی: گاهی از بالای بام ظاهر میشوی و گاهی از منظر دیگر مینمایانی، بهطوری که از هر طرف دلها را تسخیر کردهای.
هوش مصنوعی: دل هیچگاه از تو رهایی پیدا نمیکند، گاهی به عنوان راهزن و گاهی به عنوان رهبر ظاهر میشوی.
هوش مصنوعی: دلهای مرده دوباره زنده شدهاند تا مانند مسیح با لبهای جانبخش خود بیایی.
هوش مصنوعی: پیراهن معصومیت و حیا زلیخا پاره شد تا تو در لباس یوسف پیامبر ظاهر شوی.
هوش مصنوعی: هیچ کشوری از شر فتنهها در امان نماند، تا زمانی که تو با تیرکمان غمزدهات به هر سرزمینی قدم گذاشتی.
هوش مصنوعی: برای جلب محبت و توجه تو، با تمام وجود و حتی با تمام دنیا به درت آمدهام تا شاید تو با همه elegance و ناز خود، مرا در آغوش بگیری.
هوش مصنوعی: غیرت و احساس شجاعت، جان مرا از وجودم جدا کرد تا مانند جان که به هر جسمی میتواند وارد شود، تو نیز به هر چهره و شکلی بیایی.
هوش مصنوعی: تو به خوبی از میهمانی رفتی و به بهترین شکل بازگشتی، به طوری که دلهای اهل دل برای آمدنت جان خود را فدای تو کردند.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، آفتاب به خدمت تو آمده و آماده است، زیرا که از جان غلام شاه فریدون به وجود آمدهای.
هوش مصنوعی: ناصردین شاه، تاجدار و پادشاهی ست که آسمان نیز به او میگوید تو برتر از همه شاهان هستی.
هوش مصنوعی: ای شاه، در حال حاضر خواستهام را بپذیر، زیرا از سر توفیق و شانس، هفت اختر به ناز و زیبایی به سمت تو آمدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفرکرده میرسد
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
[...]
دی آن چه شکل بود که از ره برآمدی
بر دیده جلوه کردی و در جان درآمدی
رفتی و بود روی تو از مهر و ماه به
منت خدای را که ازان بهتر آمدی
بیمار بودم از غم هجران طبیب وار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.