من بندهٔ آنم که ببوسد دهن تو
وز هر دهنی نشنود الا سخن تو
ترسم به جنون کار کشد اهل خرد را
در سلسلهٔ زلف شکن بر شکن تو
اندیشهٔ مردم همه از شور قیامت
تشویش من از قامت عاشق فکن تو
شاید که شود رنگ به خون دل شیرین
هر تیشه که بر سنگ زند کوه کن تو
بلبل خجل از زمزمهٔ مرغ دل من
گل منفعل از غنچهٔ شاخ چمن تو
هر طایر خوش نغمه که در باغ بهشت است
حسرت کشد از باغ گل و یاسمن تو
از فخر نهد پا به سر یوسف مصری
هر دل که در افتاده به چاه ذقن تو
پیداست که هرگز ننهد روی به بهبود
زخم دل عشاق ز مشک ختن تو
بس جامهٔ طاقت که بر اندام فروغی
گردیده قبا از هوس پیرهن تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و شدید شاعر به معشوق خود است. شاعر از احساسات و تب و تابهای درونیاش سخن میگوید و میگوید که تنها صدای معشوقش را میشنود و از دیگران بیخبر است. او به زیباییهای معشوق و تاثیر آن بر دل عاشق اشاره میکند و نگرانیاش را از جنون عاشقان بیان میدارد. همچنین شاعر به حسرت و آرزوی دیگران برای رسیدن به معشوق اشاره میکند و میگوید که هیچ چیز نمیتواند زخمهای دل عاشق را التیام بخشد. در نهایت، عشق شاعر به معشوق سبب شده که زندگیاش تحت تاثیر او قرار گیرد و از هوسهای دیگران متفاوت باشد.
هوش مصنوعی: من servant کسی هستم که فقط از دهان تو بوسه میگیرد و هیچ سخنی جز سخن تو را از دیگران نمیشنود.
هوش مصنوعی: نگرانی من این است که عشق تو باعث شود که انسانهای عاقل و خردمند نیز به جنون و دیوانگی بیفتند. زلفهای پرپیچ و خم تو آنقدر جذابند که هر کسی را به خود میکشانند.
هوش مصنوعی: مردم همه در فکر و نگرانی از قیامت و آنچه پس از مرگ میآید هستند، اما من به خاطر زیبایی و رخسار معشوقم نگران و دلمشغولم.
هوش مصنوعی: شاید با تلاش و کوشش مداوم، تلخیهای زندگی به شیرینی تبدیل شوند؛ همانطور که هر ضربه تیشهای که به سنگ زده میشود، میتواند در دل کوه تغییراتی ایجاد کند.
هوش مصنوعی: پرندهای شرمنده از آوازخوانیاش به خاطر احساسات من است و گلی هم در چمن به خاطر شکوفهای که در انتظارش است، بیحالت به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هر پرندهی خوشصدا که در بهشت زندگی میکند، از باغ گل و یاسمن تو حسرت میخورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق و علاقهاش به تو دچار مشکل و گرفتار شده، مانند یوسف مصری که به خاطر زیباییاش به فخر میپرداخت، به خاطر تو احساس طغیان و سرکشی میکند.
هوش مصنوعی: مشخص است که دل عاشقان هرگز به بهبودی نمیرسد، چون زخمهایشان با عطری که از مشک ختن میآید، تسکین نمییابد.
هوش مصنوعی: این شعر به تعبیر زیبایی از محبت و اشتیاق به کسی اشاره دارد. در اینجا، گوینده به لباس خود، که نماد زیبایی و توجه به محبوب است، اشاره میکند. احساساتی مانند شور و شوق، به گونهای به تصویر کشیده شده که گویی آماده است تا در مقابل محبوب، خود را آراسته کند و در عین حال نشان دهندهی سختیها و طاقتهایی است که به خاطر عشق به محبوب تحمل میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن زن که پریر آمد در عقد نکاحت
بر مدحت او بود زبان در دهن تو
از بس که برو مهر تو می دیدم گفتم
کین زن ز برای تو برید کفن تو
امروزش دیدم خط بیزاری در دست
[...]
ای رشک گل تازه رخ چون سمن تو
عرعر خجل از قد چو سرو چمن تو
پای نفس اندر جگر نافه شکسته
بوی شکن طرهٔعنبر شکن تو
آنها که به مویی بفروشند بهشتی
[...]
تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو
خاموش که حرفی نجهد از دهن تو
شیرین دهنا، چون همه وصل است ز خسرو
خود را بچه خرسند کند کوهکن تو
تا کفر سر زلف تو باقی بود ای بت
[...]
گردد چو بگفتار زبان در دهن تو
عیب تو بانگشت نماید سخن تو
نرم است گرت حرف، بود پنبه مرهم
ور سخت بود، شیشه عزت شکن تو
جان تو بیکجامه تن ساخته عمری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.