ای خوش آن دم که به بستان تو مینالیدم
سرو بالای تو میدیدم و میبالیدم
باغ رخسار تو میدیدم و دل میدادم
گرد گلزار تو میگشتم و گل میچیدم
جان به سودای تو میدادم و میرنجیدی
خون ز بیداد تو میخوردم و میخندیدم
نکتهٔ عشق تو رفتم که نگویم، گفتم
محنت هجر تو گفتم که نبینم، دیدم
هر سر موی مرا از تو امید دگر است
وه که با این همه امید بسی نومیدم
مهرهٔ مهر تو از کام دلم بیرون جست
بس که از زلف تو چون مار به خود پیچیدم
فکر نوشین دهنت بودم و شیرین سخنت
هرچه میگفتم و هر نکته که میسنجیدم
من اگر سبزه خط تو نبویم چه کنم
برگ سبزی است که از باغ محبت چیدم
حاصلم هیچ نگردید به غیر از افسوس
آن چه در مزرع دل تخم امل پاشیدم
تو گزیدی همه را بر من و از غیرت عشق
من کسی غیر تو در هر دو جهان نگزیدم
همسر بوالهوسان نیز فروغی نشدم
من که یک عمر به جان عشق بتان ورزیدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده از خلق ببستم چو جمالش دیدم
مست بخشایش او گشتم و جان بخشیدم
جهت مهر سلیمان همه تن موم شدم
وز پی نور شدن موم مرا مالیدم
رای او دیدم و رای کژ خود افکندم
[...]
روزها شد که برفتی و به خدمت نرسیدم
هیچ کافر مَکَشاد آن چه من از هجر کشیدم
چه نویسم که چه آمد بر سرم تا تو برفتی
چه ملامت که نبردم چه قیامت که ندیدم
آفتابی تو و چون ذرّه سرآسیمه بماندم
[...]
نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم
کاغذی بافتم و قند دروه پیچیدم
آن خط از شوق کشیدم من گریان در چشم
حرف حرفش چو قلم گریه کنان بوسیدم
نامه را نیمه به خون سرخ شده و نیمی زرد
[...]
نام آن لب بخط سبز بجائی دیدم
کاغذی یافتم و قند در و پیچیدم
روی تقویم ز خط خوش مخفی دیدم
جامه روزی که نکو بود بقد ببریدم
بود دسمالچه چون وصله اندام کتان
[...]
من که بی دردی خویش و غم آن را دیدم
صبر ناکرده بآن حال سبب پرسیدم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.