گنجور

 
فروغی بسطامی

به بوسه‌ای ز دهان تو آرزومندم

فغان که با همه حسرت به هیچ خرسندم

تو از قبیله خوبان سست پیمانی

من از جماعت عشاق سخت پیوندم

برید از همه جا دست روزگار مرا

بدین گناه که در گردنت نیفکندم

شرار شوق تو بر می‌جهد ز هر عضوم

نوای عشق تو سر می‌زند ز هر بندم

اگر تو داغ گذاری چگونه نپذیرم

و گر تو درد فرستی چگونه نپسندم

پدر علاقه به فرزند خویشتن دارد

من از تعلق روی تو خصم فرزندم

زمانه تا نکند خیمه‌ات نمی‌دانی

که من چگونه از آن کوی خیمه برکندم

به راه وعده خلافی نشسته‌ام چندی

که زیر تیغ تغافل نشانده یک چندم

معاشران همه در بزم پسته می‌شکنند

شکسته دل من از آن پستهٔ شکرخندم

به گریه گفتم از آن پسته یک دو بوسم بخش

به خنده گفت مگس کی نشسته بر قندم

ز باده دوش مرا توبه داد مفتی شهر

بتان ساده اگر نشکنند سوگندم

نجات داد ملک هر کجا اسیری بود

من از سلاسل زلفش هنوز در بندم

ستوده ناصردین شه که از شرف گوید

به هیچ دوره ندید آفتاب مانندم

کسی سزای ملامت به جز فروغی نیست

که دایم از می و معشوق می‌دهد پندم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

بشاعری پدر خویش را نه فرزندم

اگر نه معتقد مجلس خداوندم

سپهر جاه علی افتخار دین که ز فخر

چو شیعه مذهب خود را بران علی بندم

همه مناقب او گویم و مدایح او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

ز روزگار به یک نامهٔ تو خرسندم

که در دعا همه آن خواهم از خداوندم

شنیده‌ام که به خرسند کم گراید غم

غمم چراست که از تو به نامه خرسندم

ز هرچه باشد خرسند را بسنده بود

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ایا رسیده ز فضل و هنر بدان رتبت

که تیر چرخ خطابت کند خداوندم

علوّ قدر ترا با فلک نهم همبر

پس آنگهی بنشینم که من خردمندم

فلک شدست غبار ستانة تو و لیک

[...]

سعدی

شکست عهد مودت نگار دلبندم

برید مهر و وفا یار سست پیوندم

به خاک پای عزیزان که از محبت دوست

دل از محبت دنیا و آخرت کندم

تطاولی که تو کردی به دوستی با من

[...]

امیرخسرو دهلوی

چو من ز دوست به داغ درونه خرسندم

نه دوستی بود، ار دل به همرهی بندم

اگر به تیغ ببرند بند بند مرا

تو ذکر وصل خودم کن که باز پیوندم

چو مو که برکنی و باز روید، آن غم تست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه