گنجور

 
فروغی بسطامی

ای خنده تو راهزن کاروان قند

ما نیش عشق خورده و لعل تو نوشخند

برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند

از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند

مردم سپند بر سر آتش نهند و تو

آتش زدی به عالم از آن خال چون سپند

ماهی ندیده‌ام چو تو در چارسوی حسن

خودرای و خودنما، خودآرای خودپسند

بالا گرفت آه من از شمع قد تو

چون شعله‌ای که از سر آتش شود بلند

من مو به مو جراحت و جعد تو مشک بو

تو سر به سر ملاحت من خسته گزند

چشم از فراق روی تو در گریه تا به کی

دل ز اشتیاق موی تو در مویه تا به چند

عشاق را کشیده‌ای از زلف چین به چین

آفاق را گرفته‌ای از خم به خم کمند

جمعی اسیر آن سر زلفین تاب دار

شهری شهید آن خم ابروی تیغ بند

بیرون نمی‌رود غم لیلی به هیچ روی

عاقل نمی‌شود دل مجنون به هیچ بند

بر آن دو زلف دست فروغی نمی‌رسد

بی همت بلند خداوند هوشمند

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

این ابلهان که بی‌‌سببی دشمن منند

بس بُلفضول و یافه‌درای و زَنَخ زنند

اندر مصاف مردی، در شرط شرع و دین

چون خنثی و مخنث نه مرد و نه زنند

مانند نقش رسمی بی‌‌اصل و معنی‌اند

[...]

سوزنی سمرقندی

یا ایهااللوند مرا پای خواست بند

تدبیر من بساز بیک تیز باد گند

معشوق من توئی علف بوق من توئی

من بوق میزنم تو دهل دند دند دند

افسوکی بدار و دو سه تیزکی بلحن

[...]

قوامی رازی

دور از جمال جاه تو ای صدر ارجمند

افتاد پای بنده به دست شکسته بند

باز آمدی ز راه و نگفتی چگونه ای

تاگفتمی که پای چگونه ست و درد چند

دست قضای بد ز سر نردبان شوم

[...]

حمیدالدین بلخی

معلوم من نشد که جهانش کجا فکند؟

شادانش کرد گردش ایام یا نژند؟

گیتیش در کدام زمین برگشاد کام؟

گردونش در کدام زمین بر نهاد بند؟

خاقانی

ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ

در مشرقین ز جاه تو کسب ضیا کند

درگاه توست قبلهٔ پاکان و جان من

الا طواف قبلهٔ پاکان کجا کنند

تن را سجود کعبه فریضه است و نقص نیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه