دل نام سر زلف ترا مشک ختا کرد
الحق که در این نکته غلط رفت و خطا کرد
مژگان تو دل را هدف تیر ستم ساخت
ابروی تو جان را سپر تیغ بلا کرد
هر نکته که آن تنگ شکر گفت، نکو گفت
هر جلوه که آن رشک قمر کرد، به جا کرد
ترکان خطایی روش مهر ندانند
نتوان ز خطازاده تمنای وفا کرد
در مجلس غیر آن بت بیشرم و حیا را
دیدم که چها خورد و چها برد و چها کرد
صد جان گرانمایه گرفت از لب جانان
یک جان به سر راه طلب هر که فدا کرد
گر بر سر ما دست فلک تیغ ببارد
ما را نتوان زان مه بی مهر جدا کرد
خود را همه حال فراموش نمودم
تا پیر مغان آگهم از سر خدا کرد
یک خاطر آشفته نشد جمع فروغی
تا باد صبا شانه بر آن زلف دوتا کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیباییهای معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای زلف و مژگان معشوقش سخن میگوید و از تأثیر عمیق آنها بر دل و جان خود. او به خطاهای عشق اشاره میکند و میگوید که دلش بر اثر زیباییهای معشوق آسیبپذیر شده است. شاعر تجارب عشق را وصف میکند و به ناتوانی در جدایی از معشوق اشاره میکند، حتی اگر زمانه علیه او باشد. در نهایت، او میگوید که همه چیز را فراموش کرده و در عشق غرق شده است.
هوش مصنوعی: دل به زیبایی و لطافت موهای تو اهمیت زیادی میدهد، اما واقعاً در این موضوع دچار خطا و اشتباه شده است.
هوش مصنوعی: چشمهایت تیرهای درد و رنج را به سمت دلها نشانه میگیرند و ابروهایت جان را سپر همه سختیها و مصیبتها ساختهاند.
هوش مصنوعی: هر حرفی که آن معشوق دلربا به زبان آورد، زیبا و سنجیده بود و هر زیبایی که آن ماهروی رقاص انجام داد، به موقع و مناسب بود.
هوش مصنوعی: ترکان خطا به معنای کسانی است که در عشق و محبت به اشتباهات و تقصیرات خود آگاه نیستند و نمیتوان از آنها انتظار داشت که به وعده و وفای خود عمل کنند. درواقع، کسانی که به وضوح در احساسات خود دچار خطا هستند، نمیتوانند به درخواستهای وفاداری و صداقت پاسخ دهند.
هوش مصنوعی: در جمعی دیگر، آن معشوق بیحیا را مشاهده کردم که چه چیزهایی تناول کرد، چه چیزهایی با خود برد و چه کارهایی انجام داد.
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشقانه برای رسیدن به محبوبش تلاش کند، جانهای ارزشمندی را فدای او میکند و از او جان تازهای میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان بر ما بلا نازل کند، ما را نمیتواند از آن محبوب بیمحبت جدا کند.
هوش مصنوعی: من در هر حالتی خود را فراموش کردهام تا اینکه کارشناس عارف، از روی رحمت خداوند، مرا متوجه کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که هیچ یک از نگرانیها و دل مشغولیها برطرف نشد، تا اینکه نسیم صبحگاهی با لطافت بر موهای دو طرف زلف فردی وزید و آرامش را به محیط بازگرداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد
از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد
بر سخت به انصاف همین را و همان را
چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد
نی بی سبب آمد به میان اندر میزان
[...]
تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد
بلبل به سر گلبن و بر شاخ ندا کرد
بی برگ نوایی نزد از طبع به یک شاخ
چون برگ پدید آمد پس رای نوا کرد
شاخی که ز سردی و ز خشکی شده بد پیر
[...]
تا غمزه خون ریز تو قصد دل ما کرد
بیچاره دلم را هدف تیر بلا کرد
در خواب نبیند رخ آرام دگر بار
هر دل که طمع در طلب وصل شما کرد
چون نیست دلم را ز غمت روی رهایی
[...]
یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد
هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد
مهر تو بر آیینه دل پرتوی انداخت
ماننده ماه نوم انگشت نما کرد
هر جور که دیدم ز جهان، جمله جفا بود
[...]
بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد
هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد
عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند
آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد
با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.