دل سراپرده محبت اوست
دیده آئینه دار طلعت اوست
سر و جانم فدای خاک رهش
تن زارم برای خدمت اوست
تا «نُریدُ نَمُنّ» حق فرمود
گردنم زیر بار منت اوست
همه کس بر طهارتش شاهد
همه عالم گواه عصمت اوست
جبرئیل امین در آن درگاه
پردهدار حریم حرمت اوست
هر کسی را غمی و ما و غمش
فکر هر کس به قدر همت اوست
فیض را بهره گر ز تقوی نیست
سینهاش مخزن محبت اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمع ایشان دلیل قدرت اوست
قدرتش نقشبند حکمت اوست
همه آفاق عکس طلعت اوست
دو جهان پر ز نور وحدت اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینه دارِ طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
[...]
جان ما بندهٔ محبت اوست
زندگی در حضور حضرت اوست
نور خلوتسرای دیدهٔ ما
پرتوی از شعاع طلعت اوست
کشتهٔ تیغ عشق شد دل ما
[...]
آنکه عالم رهین منت اوست
دولت جاودان محبت اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.