گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

اگر به کوی امامم بود مجال وصول

رسد به دولت وصلش نوای من به حصول‏

من شکسته بی‏دست و پا به درگه او

به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول‏

کجا روم چکنم حال دل کرا گویم

که گشته‏ام ز فراق امام خویش ملول

همین بس است که او را ببینم و در پاش

پس از محاربه دشمنان شوم مقتول

دلم چو گشت مصیقل به صیقل مهرش

بود ز زنگ حوادث بر آینه مصقول

بگشت بر همه دلها حدیث شوق امام

نیافت چون دل من گوشه برای نزول

بگو ثنای امام زمان به جان و به دل

که می‏رسد مدد فیض از نفوس و عقول