گنجور

 
فیض کاشانی

عشق دردیست از خزانهٔ خاص

عشق را کی دهند جز بخواص

جهد کن تا ز اهل عشق شوی

که به جز عشق نیست راه خلاص

گر فلاطونی و نداری عشق

عامی عامی نهٔ ز خواص

عمر بی‌عشق اگر گذشت ترا

اوفتادی ولات حین مناص

عام باشی و عشق هست ترا

میشوی عنقریب خاص الخاص

اهل علمی که خالی از عشقند

علماشان مخوان بگو قصاص

فیض اگر عاشقی سخن بس کن

گفتگو را بمان بقاضی وقاص

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode