چو دارا به رزم اندرون کشته شد
همه دوده را روز برگشته شد
پسر بد مر او را یکی شادکام
خردمند و جنگی و ساسان به نام
پدر را بران گونه چون کشته دید
سر بخت ایرانیان گشته دید
ازان لشکر روم بگریخت اوی
به دام بلا در نیاویخت اوی
به هندوستان در به زاری بمرد
ز ساسان یکی کودکی ماند خرد
بدین همنشان تا چهارم پسر
همی نام ساسانش کردی پدر
شبانان بدندی و گر ساربان
همه ساله با رنج و کار گران
چو کهتر پسر سوی بابک رسید
به دشت اندرون سر شبان را بدید
بدو گفت مزدورت آید به کار
که ایدر گذارد به بد روزگار
بپذرفت بدبخت را سرشبان
همی داشت با رنج روز و شبان
چو شد کارگر مرد و آمد پسند
شبان سرشبان گشت بر گوسفند
دران روزگاری همی بود مرد
پر از غم دل و تن پر از رنج و درد
شبی خفته بد بابک رود یاب (؟)
چنان دید روشن روانش به خاب
که ساسان به پیل ژیان برنشست
یکی تیغ هندی گرفته به دست
هرانکس که آمد بر او فراز
برو آفرین کرد و بردش نماز
زمین را به خوبی بیاراستی
دل تیره از غم بپیراستی
به دیگر شباندر چو بابک بخفت
همی بود با مغزش اندیشه جفت
چنان دید در خواب کاتشپرست
سه آتش ببردی فروزان به دست
چو آذر گشسپ و چو خراد و مهر
فروزان به کردار گردان سپهر
همه پیش ساسان فروزان بدی
به هر آتشی عود سوزان بدی
سر بابک از خواب بیدار شد
روان و دلش پر ز تیمار شد
هرانکس که در خواب دانا بدند
به هر دانشی بر توانا بدند
به ایوان بابک شدند انجمن
بزرگان فرزانه و رای زن
چو بابک سخن برگشاد از نهفت
همه خواب یکسر بدیشان بگفت
پراندیشه شد زان سخن رهنمای
نهاده برو گوش پاسخسرای
سرانجام گفت ای سرافراز شاه
به تأویل این کرد باید نگاه
کسی را که بینند زین سان به خواب
به شاهی برآرد سر از آفتاب
ور ایدونک این خواب زو بگذرد
پسر باشدش کز جهان بر خورد
چو بابک شنید این سخن گشت شاد
براندازهشان یک به یک هدیه داد
بفرمود تا سرشبان از رمه
بر بابک آید به روز دمه
بیامد شبان پیش او با گلیم
پر از برف پشمینه دل بدو نیم
بپردخت بابک ز بیگانه جای
بدر شد پرستنده و رهنمای
ز ساسان بپرسید و بنواختش
بر خویش نزدیک بنشاختش
بپرسیدش از گوهر و از نژاد
شبان زو بترسید و پاسخ نداد
ازان پس بدو گفت کای شهریار
شبان را به جان گر دهی زینهار
بگوید ز گوهر همه هرچ هست
چو دستم بگیری به پیمان به دست
که با من نسازی بدی در جهان
نه بر آشکار و نه اندر نهان
چو بشنید بابک زبان برگشاد
ز یزدان نیکی دهش کرد یاد
که بر تو نسازم به چیزی گزند
بدارمت شاداندل و ارجمند
به بابک چنین گفت زان پس جوان
که من پور ساسانم ای پهلوان
نبیرهٔ جهاندار شاه اردشیر
که بهمنش خواندی همی یادگیر
سرافراز پور یل اسفندیار
ز گشتاسپ یل در جهان یادگار
چو بشنید بابک فرو ریخت آب
ازان چشم روشن که او دید خواب
بیاورد پس جامهٔ پهلوی
یکی باره با آلت خسروی
بدو گفت بابک به گرمابه شو
همی باش تا خلعت آرند نو
یکی کاخ پرمایه او را بساخت
ازان سرشبانان سرش برافراخت
چو او را بران کاخ بر جای کرد
غلام و پرستنده بر پای کرد
به هر آلتی سرفرازیش داد
هم از خواسته بینیازیش داد
بدو داد پس دختر خویش را
پسندیده و افسر خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: چو دارا در جنگ کشته شد، روزگار به سود دشمن تغییر کرد و تنها پسر او، ساسان، باقی ماند. ساسان به هند رفت و در آنجا به سختی زندگی کرد تا این که در خواب رؤیایی دید که او را به پادشاهی بشارت میداد. او خوابش را برای بابک تعریف کرد و بابک با شنیدن این خواب خوشحال شد و به او هدایا داد. بعد از آن، ساسان به عنوان پسر ساسان شناخته شد و به تدریج موقعیتش بهبود یافت. بابک او را به گرمابه فرستاد و برایش کاخی بزرگ ساخت و دخترش را به او داد. بدین ترتیب، ساسان به مقام و ثروت رسید و زندگیاش تغییر کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که یک انسان توانگر در میدان جنگ به قتل رسید، همه خانواده و اعضاء نزدیک او نیز در آن روز دچار مصیبت و خسران خواهند شد.
هوش مصنوعی: یک پسر بد نام دارد که او را به عنوان یک فرد شاد و خوشحال، با خرد و دانا، و همچنین شجاع و جنگی به نام ساسان میشناسند.
هوش مصنوعی: پدر را به آن حال دید که مانند یک کشته است و سرنوشت ایرانیان را تغییر یافته مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: او از لشکر روم فرار کرد و به دام بلا گرفتار نشد.
هوش مصنوعی: در هندوستان، فردی از ساسانیان به سختی جان سپرد و فقط یک کودک کوچک از او به جا ماند.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این است که پدر، نام ساسان را تا نسل چهارم پسرش حفظ کرده و به او داده است. به این ترتیب، نشان میدهد که نام و خویشاوندی در خانواده اهمیت دارد و به نسلهای بعدی منتقل میشود.
هوش مصنوعی: چوپانان با دقت و نیروی خود، در حالی که بارها و سختیها را تحمل میکنند، به مراقبت از گلههای خود میپردازند.
هوش مصنوعی: زمانی که جوان پسر به سوی بابک رفت، در دشت شبان را در دل شب دید.
هوش مصنوعی: او به او گفت: مزد و کار تو به زودی به کمکت خواهد آمد، زیرا که تو در این زمان به روزگار بدی افتادهای.
هوش مصنوعی: بدبختی که در زندگی رنج میبرد، با زحمت و سختی روز و شب را سپری میکند و به ناچار باید شرایط دشوار را تحمل کند.
هوش مصنوعی: وقتی کارگر مرد به خوبی کارش را انجام داد و مورد توجه قرار گرفت، شبان نیز به خوبی بر گوسفندها نظارت کرد.
هوش مصنوعی: در آن روزگارها، مردی وجود داشت که قلبش از غم پر بود و جسمش از درد و رنج پر شده بود.
هوش مصنوعی: یک شب بابک در کنار رود خوابیده بود و در خواب، روحش را روشن و نورانی دید.
هوش مصنوعی: ساسان بر روی فیل بزرگ و نیرومندی سوار شد و در دستش تیغی از هند داشت.
هوش مصنوعی: هر کسی که بر او برتری و فضیلت یافت، به او احترام گذاشتند و برایش دعای خیر کردند.
هوش مصنوعی: تو زمین را با زیبایی تزئین کردی و دل غمگین را از غمها پاک کردی.
هوش مصنوعی: در شب، مانند بابک که آرام میخوابید، او نیز با اندیشههایش در ذهنش مشغول بود و تفکراتش را دنبال میکرد.
هوش مصنوعی: در خواب دید که یک آتشپرست، سه شعله آتش را با دستانش روشن نگه داشته است.
هوش مصنوعی: چون آتش خشمناک و چون خورشید درخشنده، مثل چرخش دایره آسمان.
هوش مصنوعی: همه به پیش ساسان درخشانی بودند و در هر آتشی، عودی سوزان وجود داشت.
هوش مصنوعی: بابک از خواب بیدار شد و احساس نگرانی و اضطراب در دلش ایجاد شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در خواب آگاه باشد، به هر علمی که بخواهد میتواند دست یابد و به تواناییهای خود بیفزاید.
هوش مصنوعی: بزرگان دانا و مشاوران به ایوان بابک gathered شدند.
هوش مصنوعی: وقتی بابک زبان به گفتگو گشود و رازهای پنهان را فاش کرد، تمام خواب و خیالهای آنها را یکجا برملا ساخت.
هوش مصنوعی: با شنیدن آن سخن، فردی متفکر و عاقل شد و به او گوش فرا داد تا به پاسخها و نکات آموزنده برسد.
هوش مصنوعی: در آخر گفت، ای شاه بزرگوار، باید در این موضوع دقت و توجه بیشتری داشته باشی.
هوش مصنوعی: کسی که در خواب به این شکل دیده شود، روزی از آفتاب سر بلند میکند و به مقام سلطنت میرسد.
هوش مصنوعی: اگر این خواب هم گذر کند، پسری خواهد داشت که از دنیا بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: وقتی بابک این حرف را شنید، خوشحال شد و به هر یک از آنها هدیهای داد.
هوش مصنوعی: فرمان داد تا چوپان از دامها به نزد بابک بیاید و در روزی مشخص.
هوش مصنوعی: شبان با عبایی که پر از برف است به نزد او آمد و دلش نیمی از نگرانی بود.
هوش مصنوعی: بابک به دشمنان حمله کرد و جایگاه خود را به دست آورد. در این میان، کسانی که او را حمایت و راهنمایی کردند، به او کمک کردند.
هوش مصنوعی: از ساسان پرسید و با محبت او را نواخت و به خود نزدیک کرد و با او به صمیمیت نشست.
هوش مصنوعی: از او دربارهی اصل و نسب شبان پرسیدند، اما او از پاسخ دادن طفره رفت و ترجیح داد سکوت کند.
هوش مصنوعی: پس از آن به او گفت: ای پادشاه، اگر میخواهی به چوپان جان بدهی، حتماً با احتیاط و به دقت این کار را انجام بده.
هوش مصنوعی: بگو که از ارزش و لایق بودن هر چیزی بگوید، زمانی که دستم را بگیری و با هم پیمانی برقرار کنیم.
هوش مصنوعی: هرگز به من بدی نکن، نه در ظاهر و نه در باطن زندگی.
هوش مصنوعی: زمانی که بابک سخن را شنید، به صحبت آمد و از خداوند خواست تا نیکی و بخشش را به یاد داشته باشد.
هوش مصنوعی: من هیچ چیز را بر تو نمیسازم تا به تو آسیب برساند. میخواهم تو را خوشحال و محترم ببینم.
هوش مصنوعی: جوان به بابک گفت: من فرزند ساسان هستم، ای پهلوان!
هوش مصنوعی: نوهٔ شاه بزرگ اردشیر که او را بهمنش مینامند، همواره به یاد سپار.
هوش مصنوعی: سرفراز و خوشنام پسر سهراب، یادگاری از گشتاسپ، دلاوران بزرگ در تاریخ جهان است.
هوش مصنوعی: وقتی بابک این خبر را شنید، از چشمان روشنش اشک ریخت زیرا او خواب و رویایی را دیده بود.
هوش مصنوعی: بیار یکی جامهٔ پهلوی را که مناسب مقام سلطنت باشد.
هوش مصنوعی: بابک به او گفت که به حمام برود و تا زمانی که لباس جدید بیاورند، در آنجا بماند.
هوش مصنوعی: یک نفر برای او که دارای مقام و ثروت بوده، کاخی ساخته است و او از این بابت بسیار افتخار میکند و سرش را بلند کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که او را بر تخت سلطنت نشاند، خدمتکاران و پرستندگان همگی به احترام او قیام کردند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که باعث افتخار و برتری است، به آن داده شده و همچنین از دلخواه و نیازها به دور نگه داشته شده است.
هوش مصنوعی: او دخترش را به شخصی که پسندش کرده بود، بخشید و تاج و لباس زینتیاش را نیز به او داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.