گنجور

 
فیاض لاهیجی

بلبلان را همچو رویت کم به دست آید گلی

چون تو کی در گلشن عالم به دست آید گلی

منتی نه از بهار او را نه بیمی از خزان

همچو داغ عشق خوبان کم به دست آید گلی

دست خالی گل نچیند در چمن، باور مکن

غنچه را بی‌کیسة درهم به دست آید گلی!

آشنایان را نپنداری که در گلزار دهر

بی‌گزند خارِ نامحرم به دست آید گلی!

بی‌رخت محروم از گلشن چه ذوقی باشدش

هر که را در حلقة ماتم به دست آید گلی

آب و رنگ عارضت از اشک من باشد، کجا

باغ را بی‌گریه شبنم به دست آید گلی!

سیر گلزار هوس فیّاض تا کی می‌کنی

خو به حسرت کن که اینجا هم به دست آید گُلی